صابر از وقتی که رفته سر کار جدید (تقریبا در آستانه شروع سال دوم هستیم)، هیچ وقت برای نهار، نان نبرده با خودش (چه غذای نانی پخته باشم، مثل کتلت و چه نه، که همانا صابر همه غذاهایش را با نان می خورد، حتی پیتزا:)))))
حالا امروز صبح در آستانه ماه مبارک تصمیم گرفت که با خوراک مرغش نان ببرد، نمی دانم چرا ولی نان مفصلی هم برد همراهش.
حالا الان در حالت نیمه خواب می گوید: می دانی چه شد؟ ظهر رفتم برای نهار و دیدم بچه ها نانم را خورده اند، آن هم بعد از یک سال، اولین باری که تصمیم گرفتم با خودم نان ببرم :-|
دوشنبه ۱۷ خرداد ۹۵