OFF

امروز را در OFF به سر می برم :-) 

نکته جالب این که با وجودی که ساعت ۸ بیدار شدم (معمولاْ یک ربع به ۶ بیدار می شوم هر روز)، همین که آرامش داشتم و عین فرفره دور خودم نچرخیدم، باعث شد که همه کارها خیلی بهتر انجام شوند و ساعت ۴ رسیدم به وبلاگ که در نوع خودش رکوردی محسوب می شود :-)


به یاد آخرین ساعت دوشنبه که داشت تمام می شد و هنوز وبلاگ آپ نشده بود :)


پ.ن. این هفته قرار است غذای کمکی لیلی رو شروع کنیم، دکتر یه کتاب معرفی کرده به نام "تغذیه شیرخواران از ۶ تا ۱۲ ماهگی" و گفت همون رو بخون اگه سوالی بود، دفعه بعد بیا بپرس! 


حالا من از شما می پرسم، این که همه کتاب اشاره شده به کودک زیر یک سال نمک و شکر ندهید، بعد دستور اولین غذای شش ماهگی، یعنی فرنی آرد برنج را نوشته با یک قاشق مرباخوری شکر درست کنید، یعنی چی؟


این که همه جا گفته تا ۱۲ ماهگی شیر گاو به بچه ندهید، بعد در طرز تهیه فرنی نوشته ۱۲۰ سی سی شیر پاستوریزه یعنی چه؟ شیر گوسفند بخرم؟ :-|

۹
۱۹ آذر ۲۱:۵۵ یه مسافر
خدا وکیلی این همه کتاب نوشتن الان؛ قدیمی ها چجوری بچه ها رو بزرگ میکردن پس...
نه کتابی نه تجربه ای...
همش کمک از بزرگترای فامیل...

بزرگترای فامیل از همون اول به بچه قنداق میدن، بعد بیسکوییت مادر :-|

۱۸ آذر ۰۸:۲۵ ام شهرآشوب
منم شنیدم که شیرگاو نباید به بچه ی زیر یکسال داد. حساسیت میگیره

البته دیدم که به بچه های خیلی کوچول،‌شکر سرخ میدن. بپرس شاید بشه به جای اون شکرا ازین شکرخوبا ریخت!

شکر سرخ خوب بود :-) فعلا که شکر نریختم این ده روز :دی

منم بچه اول بودم مامانم خیلی رو غذام حساس بود. 6ماهم که شد خیلی اصولی شروع کرد طبق استانداردها بهم غذای مکمل دادن. جالبه بابام اصلا اعتقادی به این حرفا نداشت و همون موقعا یواشکی هرچی خودش میخورد به منم میداد. این شد که از 6 ماهگی قرمه سبزی هم خوردم:) 
ایشالا لیلی جان هرچی نوش جان میکنه سلامتی بشه بچسبه به تنش :)

وای چقدر خندیدم سر این کامنتت یگانه، مثال می زنم حتی از قورمه سبزی برای اطرافیان :دی

۱۷ آذر ۱۸:۲۹ ام اسی خوشبخت
ما به این سن رسیدیم هنوز نفهمیدیم بالاخره چی برامون نفع داره و چی ضرر, سوال های سخت میپرسید :)
ان شالله لیلی جان هر چی میخوره ارمغانش سلامتی باشه :)

موافقم، من خودم همین طورم، آدم نمی دونه چی خوبه براش...

۱۷ آذر ۱۶:۴۱ خانومی ...
شاید منظور از شیر گاو اون شیر ی که میرن از لبنیاتی ها میخرن و پاستوریزه نیست باشه . نظری راجع به شکر ندارم . به جاش نمیشه عسل بریزی ؟ :)) ( فسفر سوزانده راه حل میدهد :))) )

عزیز دلم :* میگن عسل انگار زیر 12 ماه نباید بدهی، نظرت درباره شیر گاو درسته به نظرم

سلام.بنده تجربه ی دو عدد بچه دارم.سومی هم بصورت ناخواسته در راهه!سر بچه ی اول بی نهاایت حساس بودم‌الان هم هستم البته اما کمتر.اون فرنی اولو باید با آرد برنج وآب درستش کنید.ویه مقدار کم شکر.کم یعنی نصف قاشق مرباخوری.میذارید بجوشه بعد که غلیظ وسفت شد باشیر خودتون رقیقش میکنید به اندازه ای که بچه راحت بتونه قورتش بده.شیر پاستوریزه رو فعلا نریزید تو فرنیش.امیدوارم به دردتون بخوره.

مرسی عزیزم، کاش وبلاگ داشتی یه چند تا سوال ازت می پرسیدم :-)

۱۷ آذر ۰۷:۵۵ ماهی قرمز
میتونی شکر رو استفاده نکنی ...از الان به شیرینی عادتش ندی بهتره 
شیر گاو بگیر اما سری های بعد هم از همون گاو براش شیر بگیر که دلدرد نگیرع 

(از تجربه های زندایی جانم وگرنه خودم هیچی از بچه داری نمیدونم :)

ماچ به لپ خودت و زن دایی جانت :-) مرسی

۱۶ آذر ۲۲:۳۲ انگور ...
یعنی ساده ترین کارهای بچه داری هم سخته هااااا
هیشکیو نداشتیم مطمعن باشه تو اطرافمون که بپرسم برات

عزیز دلم، همین که به فکرم بودی ممنونم :*

۱۶ آذر ۱۹:۳۴ مترسک ‌‌
از اون پستاست که چون تخصصی ندارم اصولاً در موردش حرفی هم ندارم جز این‌که لیلی رو بگیرم بغلم بوسش کنم :))

عزیزی شما :-) دایی جان مهربان :-)

۱۶ آذر ۱۸:۲۴ پـــــر ی
خواهر من شیر گوسفندی از روستاهای اطراف می خرید و خودش می جوشوند و به بچه اش می داد. همینطور تخم مرغ و اینجورچیزا. کلا همه چی رو ارگانیک به بچه اش می داد.
ولی خیلی به محتوای این کتابا دقت نکن.

چه کار خوبی می کرد خواهرت :-) منم ارگانیک، منم ارگانیک :-)

۱۶ آذر ۱۸:۱۵ ملکه بانو
منظور از شیر گاو شیر بازه، پاستوریزه همین سوپریای بسته بندی

هنوز هم نریختم برایش ها، وسواس گرفتم اصلا، این هفته دکترش رو.ببینم ازش بپرسم

۱۶ آذر ۱۶:۱۳ آقای دیوار نویس
کامنت آقا گل :)) 

:-) کامنتش درست بود خب

۱۶ آذر ۱۵:۵۲ بهارنارنج :)
وای عاشق حریره ایم که برا بچه میپزن..
^_^
برا دخترخاله پسرخالمم خدا خدا میکردم نخورم من بخورم!
دختر عمم همه حریره هاشو من خوردم ص داشم درنیوردم:دی البته اونموقع بچه بودم 

ای جونم :* تو این مدت این قدر حریره و فرنی خوردم شکل فرنی شدم :-)

۱۶ آذر ۱۵:۳۲ جو لیک
خدا رو شکر فردا تعطیله مام میتونیم آفففف باشیم:دی

وقتی تعطیل نباشه و آف کنی می چسبه :-)

۱۶ آذر ۱۵:۱۳ ماهی کوچولو
اصولا از قدیم میگن عجله کار شیطونه
امروز مثلا خاله ریزه کلی عجله کرد سر همین پاش خورد به لبه ی در زخم شد نفهمید کل اتاقشو خونی کرد :)) داشت سکته میکرد 

طفلکی :-) آدم وقتی نمی بینه و خودش رو زخم و زیلی میکنه خیلی بده

۱۶ آذر ۱۴:۰۰ آقاگل ‌‌
فکر کردم قراره چیزی بفروشید به قول معروف آفف خورده. از بس که کلمه‌ها رو به جای هم به کار می‌بریم :))

نه اون کاربردش هم درسته، اصلا اون خیلی مرسومه :-) اینی که من گفتم اون قدر هم شنیده نشده

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
مادر شوهر
روغن کلزا
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
شهاب الدین*
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان