همنوا

جمعه ای که گذشت اولین جلسه از کارگاه پرورش فرزند بالنده (پرند) موسسه همنوا رو شرکت کردم، جدای از محتوای کارگاه که دوست دارم در پایان دوره درباره اش صحبت کنم، پدرانی بودند که به اصرار همسرانشان در کارگاه ثبت نام کرده بودند و نه تنها از فرصت به دست آمده برای یادگیری چند نکته برای سبک والدگری بهتر به نیکی یاد نمی کردند، بلکه بسیار شاکی و طلبکار که حیف خواب صبح جمعه و این کارگاه ها به ما چه :-/

انگار نه انگار که در تربیت و پرورش فرزند باری هم به دوش آن ها باشد...

۲۱
۱۵ تیر ۰۲:۱۵ مهندس رضا عباسی
خیلی هم خوی حتما جستجو می کنم در مورد این موسسه. راستی مایل بودین بیاین وب همو دنبال کنیم.

دنبال کردن وبلاگ در چارچوب ذهنی من درخواست دادنی نیست، دلبخواهیه :)

۱۳ تیر ۰۶:۳۳ مرتضا دِ
صبح؟ چه ساعتی؟ :)

ساعت ۹ تا ۱ :)

۱۲ تیر ۲۰:۳۹ ماهی قرمز
تو خانواده ما این چیزا مهمه  خدا رو شکر☺️❤️

خدا رو شکر :)

۱۲ تیر ۱۴:۴۴ مهدی صالح پور
اگه بخوام راستشو بگم، من جای اونا بودم صبح جمعه رو به این کارگاه اختصاص نمی‌دادم! صبح جمعه برای خواب‌ه نه آموزش! (شکلک شیطونِ بنفش)

یعنی شیطنت بنفش شکلک همه صفحه را بنفش کرد :) خب همه روز و ساعتی کارگاه هست، خودشون جمعه صبح ثبت نام کردن که مرخصی نگیرند

۱۲ تیر ۱۴:۱۹ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
پدر است دیگر:/

نقش پدر در تربیت فرزند اگه مهمتر از مادر نباشه کمرنگ تر نیست خب

۱۲ تیر ۱۱:۲۹ خانم کوچیک
دور و بر ماهم یک‌عالم، پدر و مادرایی هستن که کارگاه و کلاس و کتاب، برای پرورش و تربیت صحیح بچه‌اشون، براشون شوخیه. قشنگ بچه‌رو انداختن یه گوشه مثل تک‌سلولی‌ها واسه‌ی خودش رشد کنه.
و خب من نمیدونم اگه بریم و بهشون توصیه کنیم دخالته؟

با سعی و خطا بچه بزرگ کردن واقعا به روح و روان اون طفل معصوم آسیب می زنه :( چی بگم والا

۱۲ تیر ۱۰:۴۸ :: فروردین ::
:(

:(

۱۲ تیر ۰۹:۲۹ قاسم صفایی نژاد
من بیشتر کتاب میخونم در زمینه تربیت. کلاس هم رفتم یکی دو بار اما معمولا در کلاس‌ها حرف‌های معمولی میزنن که برای امثال ما که کتاب خوندیم، هیچ چیز جدیدی وجود نداره. بنابراین حوصله‌مون نمیگیره این همه از وقت و کارامون بزنیم بریم بشینیم همچین کلاس‌هایی.
خوبی کتاب اینه که لااقل اگه دیدی بدرد نمیخوره، میذاریش کنار و یکی دیگه انتخاب میکنی و شروع میکنی به خوندن. اما کلاس رو دیگه تا اونجا رفتی و باید بشینی.

خب شما آدم اهل مطالعه ای هستی آقای صفایی نژاد :) بیشتر پدرها این طور نیستند، نمیگم مادرها خیلی مطالعه می کنند ها،‌ ولی در اطرافیان من چیزی که مشاهده میشه اینه که مقاومت بین پدرها بیشتر است :-| چون فرض عمومی این هست که باری به دوششون نیست از لحاظ تربیت


کارگاه های موسسه همنوا خیلی جالب هستند، متفاوت هستند با سبک جاری کلاس های فرزند پروری و اینا، حالا جلسات بعدی رو که شرکت کنم بیشتر درباره اش می نویسم :)

۱۲ تیر ۰۸:۰۴ مهندس رضا عباسی
اون ها هم حق دارند
مشکل سطح ژایین بعضی کلاس هاس
ولی کلاس های خوب هم هست ولی کمه

این کارگاه موسسه همنوا واقعا متفاوت است، باید شرکت کرده باشید تا بدونید که چی میگم :) درباره سبک فرزند پروری نیست، درباره این هست که والدگری ما از کجا اومده؟ ما چه پیامی به کودک می دهیم و اون چی می خواهد به ما بگه :)


اگه علاقه داشتید درباره موسسه شون و نوع کارگاه هاشون جستجو کنید، خیلی جالب است

۱۲ تیر ۰۶:۱۱ آقای مُرَّدَد
سلام یادمه چند وقت پیش‌ها یه جایی شاید همین بلاگ درموردش بحث بود. شما رو نمیدونم ولی پدر و مادر عزیزم که جانم فدایشان، بی هیچ علم و آگاهی ای من و برادر و خواهرهای خوبمُ بزرگ و تربیت کردند.  با جرأت میگم در تربیت کردنشان بسیار بسیار بسیار ناموفق بودند. 
همیشه با خواهرهام حرف میزنم میگم بچه ای که قرارِ تربیت کنید و به جامعۀ آینده تحویل بدید، لااقل یک کتاب برای نوع تربیت کردنش لازمه. چرا نمیخرید؟ چرا نمیخونید؟ همین که کود بریزین پای بچه و آب و نور بهش بدین که نشد بزرگ کردن. بزرگ کردن یه بچه فقط به زیاد کردن حجم استخوان و انبوه چربیِ دور و برِ ماهیچه هاش نیست. بزرگ کردن یعنی بزرگ کردن. ارج دادن. مقام دادن. 
اما کو گوش شنوا. آفرین به همۀ مادرهایی که اهمیت میدن و آفرین به همه ی پدرهایی که .................................. ولی نمیشه جای صبح جمعه بذارن مثلا شنبه؟ 

:) چقدر جبران آسیب های کودکی سخت هست بعدا...


مثلا گذاشته بودند صبح جمعه که همه بتوانند بیایند :)‌ وگرنه همه روزهای هفته برگزار میشه کارگاهشون، در ساعت های مختلف ولی اون طوری باید مرخصی گرفت :)

۱۱ تیر ۲۰:۲۶ بهارنارنج :)
اقا صابر چی؟:))ایشون اومده بودند غر میزدند،یا خواب بودن؟😁😁به اشتراک بزارید بقیم یاد بگیرن^_^

مانده بود خانه لیلی رو نگه داشته بود :) برگشتم برایش تعریف کردم که چه ها گفتند :)

کارگاه به کنار. ما توی آشناهامون فرزندی تازگی متولد شده، یه کتاب تربیتی حاضر نیستن بخونن :/
می‌خوان به شیوه‌ی خودش بزرگ می‌شه پیش برن کلاً اینا :|

چقدر آسیب می بینند کودکان ما :( آن هم نه از غریبه و مدرسه،‌ بلکه از ما که نزدیک ترین ها هستیم به شون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
مادر شوهر
روغن کلزا
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
سه و چهار :-)
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان