Exception

می گویند یک سری از بیماری های ساده تر (شما بخوانید قابل تحمل تر) مانع از بروز بیماری های پیچیده تر (لاعلاج/صعب العلاج) خواهد شد، مثل تب، آفت دهان، تبخال، اسهال، ...

و نباید علائم هشداردهنده را خاموش کنی، باشد که بلای جانت نگردد...

انگار کن دل درد و دل پیچه قبل از ترکیدن آپاندیس، در حکم  هشداری است برای نجات جان :-)

و همین گونه است errorهای ساده ی برنامه (و خیلی از موقع ها warningها) که آدمی محل نمی گذارد برای برطرف کردن تا دوشنبه عصری سه ساعت دنبال یک exception نامعلوم بگردد که صبح دیروزش خط مربوط به یک warning ساده را کامنت کرده :-|


و این گونه تر است زندگی، که آنقدر تاب فشارهای کوچک و ناملایمات سطحی را نمی آوریم و مسکن پشت مسکن می ریزیم در حلق مبارک که ناغافل دچار force close Exception می شویم ...


باشد که عبرت بگیریم...

۹
۱۵ مهر ۲۰:۴۱ یک آشنا
تمام وارنیگ ها رو کست میکنم خخخخخ
سیستم کلا نفهمه چی شده :/

پزشکی مدرن مهندس های زبده :-)

به مناسبت ایام محرم سیاه تنش کردم :)

اوه اصلا رفتی یه جا دیگه :-)

۱۵ مهر ۱۵:۵۰ مهندس مکانیک خودرو
ایشاالله عبرت میگیریم

ایشالا :-)

۱۴ مهر ۱۵:۳۷ فاطمه .ح
عجب نظیرهایی برای این درس زندگی یافتی :))

:-))))) نظیرهای خوبی بود

۱۳ مهر ۲۱:۱۴ جولـ ـیک
یه استاد داشتیم میگفت کدی که بار اول ران گرفتن درست کار می کنه، غلطه:دی
بزرگوار معتقد بود باگ جزوی از برنامه س:))

بیا بریم شرکت این بزرگوار کار کنیم :-))))

۱۳ مهر ۱۸:۰۳ بای پولار
نمی دونم چرا یاد جریان سوپاپ اطمینان افتادم !

این هم خیلی مثال خوبی بود :-)

۱۳ مهر ۱۷:۳۲ جودی آبوت
صد البته !
خیلی خوب گفتی عزیزم
هشدارهای کوچیک زندگی رو جدی بگیریم :)

عزیزی جودی جونم :-)

۱۳ مهر ۱۴:۴۴ maryam banoo
:)

:-)

۱۳ مهر ۰۶:۱۴ مترسک ‌‌
یعنی با این مثالا خرابم کردی رفیق :)) :|
باشد که عبرت بگرفتیم :|

بلی بلی، باشد که عبرت نشویم برای آیندگان :-)

۱۳ مهر ۰۵:۱۴ Lady cyan ※※
؛)))))
مثال هاش خیلی بیخ و بن خوبی داشت

سپاسگزارم :-))))

:))) 

:-))))

۱۲ مهر ۲۲:۵۸ نگار :)
ایشالا که عبرت بگیریم :)))

:-) به حق همین شب های عزیز

۱۲ مهر ۲۲:۵۰ آقاگل ‌‌‌‌
همون داستان زلزله های کوچک که باعث تخلیه انرژی ورقه ها و گسل ها میشه. وگرنه این انرژی کم کم جمع میشه و یهویی خودش رو نشون میده. میشه یک زلزله مهیب.


این هم خیلی مثال خوبی بود :-)

اصلا شما همین خط قرمزهای کنار ویژوال استودیو رو بهشون بی محلی کن؛مجبورت میکنه 10 بار Alt+F4 بزنی :(  [نسخه قدیمی هاش این شکلی بود البته!]

زندگیه دیگه! از هیچ موضوعی،هر چقدر ساده،نباید به راحتی گذشت!

آفرین، آفرین، به همون کوچولوها باید توجه کنی :-)


شما وبلاگت رو چه کردی؟ :-|

۱۲ مهر ۲۲:۱۵ هولدن کالفیلد
من حتی شخصا خودم تا حالا چند بار BSOD شدم مجبور شدم ویندوز خودمو عوض کنم:))

اصولا چند وقت یه بار نیازمند تعویض ویندوز وجودمون هستیم :-|

باشد که هارد وجودمان را به مک ارتقا داده و برای همیشه از شر ویندوز خلاص شویم :-)

۱۲ مهر ۲۱:۲۸ سید مهدی عاشق علی
سلام
بله .  مثل ماشین  .  هی  دل میزنه  و ما بی محلی میدیم. یه هو میبینی موتور ترکید

خیلی مثال خوبی بود :-)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
مادر شوهر
روغن کلزا
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
سه و چهار :-)
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان