آیه

وسط قرنطینه کرونا، ما مجازیم در اطراف خانه با رعایت فاصله یک و نیم متر از بقیه قدم بزنیم، جدای این که این‌جا کشور پیری است، محله‌ی ما به خاطر گران بودن اجاره بها*، محله‌ی جوانی محسوب نمی‌شود. در نتیجه بیشترین موردی که مشاهده می‌شود سالمندان هستند که با سگ وفادار آمده‌اند پیاده روی. جگرگوشه هم که عشق نوازش سگ**. خلاصه که این دختر ما می‌پرد دنبال سگ‌ها، هی این بدو، هی اون‌ها بدو :)

آخرش من که مثلاً الان خیلی بلدم Dutch صحبت کنم، می‌پرسم:

mag mijn dochtertje aaien het hondje؟ 

اون‌ها هم تو مایه‌های این که حالا این بچه است و اینها، سگ محترم را صدا می‌کنند که بیا بایست، این بچه می‌خواهد نازت کنه :)

 

* برای یک expat که شرکت اجاره بها را می‌پردازد مرسوم است، حتی در ایران expatهایی که می‌شناختم خانه‌شان زعفرانیه به بالا بود :دی دیگه در دامنه البرز سکنی گزیده بودند :))))

** به گمانم به خاطر مدت زمانی که در ایران می‌رفت مدرسه طبیعت.

 

پ.ن. نکته عنوان پست چی بود؟ تلفظ aaien مثل آیه است، یعنی نوازش

۱۲

سعی میکنم :))

جالبه که بابای بند انگشتی هم از سگ میترسه 😂

دیگه از دایی ها کمک بگیرین :دی

۳۱ فروردين ۰۸:۰۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

مدرسه طبیعت رو تعطیل کردند به جاش تو دانشگاه مرغ و خروس و اردک و سگ و گربه و موش و ... یافت میشه:/

یه بار زمستون دیر وقت میومدم خونه یه گله سگ خوشگل از پشت درخت‌ها اومدند:-) من برگشته بودم می‌شمردمشون که واای زینب نگاهشون کن! برگشتم دیدم زینب سرش پایینه که بدو بدو بریم:-))))

حالا نه اینکه من خیلی شجاع باشم. ولی دیگه تا وقتی کاری به کار من ندارند منم قصد دویدن ندارمD:

خب شما کاملا مناسب بچه دار شدن هستین خواستگارها رو می فرستم خونه تون :دی

۲۹ فروردين ۱۳:۲۱ آقاگل ‌‌

@خانومی 

منِ مردِ گنده هم از سگ می‌ترسم. :)

تازه از گربه هم می‌ترسم.

از گرفتن مرغ و خروس و دیگر پرنده‌ها هم همچین خوشم نمیاد.

خب دیگه وقتشه بچه دار بشین :دی

۲۹ فروردين ۱۲:۱۷ محمود بنائی

لیلی هم مثل مامانش بلده به زبان هلندی صحبت کنه؟ البته که لیلی زبان خودش را داره (یه قدری) 

مامان لیلی هم بلد نیست هنوز :دی کمی بلده، بیشتر انگلیسی بلده

مدرسه طبیعت داریم تو ایران؟ جدی؟ میشه برامون توضیح بدین؟ 

داشتیم مجوزش لغو شد 

بعد من زن گنده م از سگ‌ میترسم  😑😐

خب برای بندانگشتی تلاش کن که بر ترست غالب بیایی :) یا با کسی که نمی ترسه بره و دوست بشه با یه سگی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
مادر شوهر
روغن کلزا
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
شهاب الدین*
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان