پسر یا دختر! مسئله این است...

و نمی‌توانستم حیرتم را پنهان کنم، آمیخته با کمی دلخوری، زمانی که با تمام شوق و اشتیاق مادر یک دختر کوچولو، می گفتم که اسمش لیلی است و کمی پس می رفتند، چشمانشان را نازک می کردند و با تردید و درماندگی می پرسیدند: "مطمئنی؟ سونوگرافی کردی؟ حتماً دختر است؟"


و زمانی که ناامید می شدند از پسر بودن جوجه ناز ما، می‌افزودند: "خب! ایرادی ندارد، ایشالا بچه‌ی بعدی :-|" و بعدتر یکی شان رو به صابر گفت: "خوبی‌اش این است که بچه تو است، بچه‌ی پسر آدم همیشه عزیزتر است، چه دختر باشد، چه پسر :-||||||"


و من بعد از سی و سه سال بالیدن به زن بودن، زمانی که با همه محدودیت‌ها و تبعیض‌های موجود در جامعه ایران، هیچ گاه دلم نخواست که پسر به دنیا می‌آمدم، هنوز درک نمی‌کنم، که در عصر فن‌آوری، چطور هنوز افرادی پیدا می‌شوند که بارها و به روش‌های مختلف تلاش می‌کنند که فرزند پسری داشته باشند، فقط به خاطر این که به قول خودشان نسل‌شان باقی بماند...

۲۰

دقیقا هم کسانی تو عصر فناوری سعی بر آن دارند که پسر داشته باشند که نسلشونو ادامه بدن ، که تخم سگ ترین نسل و نژاد رو دارن که خیلی آدم های کثیف دو رو بیشعور سن بالا و روباه صفت که جامعه از اینا بیزاره و باید نسلشون قطع بشه : کار اهریمنه دیگه تسخیر شده اند نمیشه کاری کرد قانون اجازه نمیده .

سلام منم خیلی ناراحتم امروز با نامزدم حرف میزدیم میگفت دوس داره یه پسر هم داشته باشه ک فامیلشو بکشه و.... بخدا همش فکرم مشغول بود)): اومدم تو گوگل حتی سرچ کردم این مطلبو.من با این شرایط نمیتونم در اینده بچه ای بیارم ، میترسم بین بچه هام بخاطر جنسیتشون فرق گذاشته بشه و من متنفرممممم از این فرق گذاشتن، واقعا بخاطر حرف نامزدم ناراحتم دوس دارم یه جوابی بهش بدم ولی نمیدونم چی بگم

فکر کنم باید با یک مشاور صحبت کنی :) معمولا نظرات خوبی دارند :)

۲۰ فروردين ۲۱:۱۱ بای پولار
از اونا بعید نیست زدن همچین حرفایی ولی از شما بعیده دلخورشدن واس خاطر همچین حرفای صدمن یه غازی.

چه تلنگر خوبی بود بای پولار، درست میگی، تصمیم این که ناراحت بشم یا نه با خودم است، من انتخاب کردم که ناراحت بشم :-|

دختر پسرش فرق نداره مهم اینه بچه سالم و عاقل باشه :)

سال نوتون مبارک :)

دنبالید :)

خوشحال میشم به وبم سر بزنید :) منتظرم :)

ممنونم :)

سال نو تو هم مبارک :)

همون بهتر که اینا منقرض شم والا:دی

اینو بگو :دی

مردم فکر می کنن که باید اسم فامیلشون زنده بمونه و پسر این کار رو می کنه در ایران.
حالا اسم چیه؟ اسم رو به این خاطر به آدم نسبت میدن که شناخته بشه، که بتونی اونو از بین جمعیت مخاطب قرار بدی، فرقی هم نمی کنه که فلان باشه یا بهمان یا 496. مهم اینه که شناخته شی.
از طرف دیگه اگه منظورشون از ادامه دادن نسل، انتقال ژناشونه که در هر حال نیمی از ژنهاشون منتقل میشه، چه با فرزند پسر و چه با دختر. اگه منظورشون اینه من نمی دونم اینا از کجا به این نتیجه رسیدن که عجب ژن اعلایی دارن که اینقدر مصرن که همچنان خودشون رو ادامه بدن.
من بودم همه ی اینا رو می گفتم، بهرحال آدما همو می بینن که یه حرفیم بزنن نه که فقط عیدو تبریک بگن و از لباسای هم تعریف کنن.

دیشب در جریان یکی از عید دیدنی های عقب مانده، همه این ها رو گفتم و کلی دلم خنک شد :)))))))))))))))

۱۶ فروردين ۱۰:۳۳ بانوی دی ماه
واقعا گاهی وقتا آدم به نتیجه می رسه فقط داریم سطح مدرک بالا میبریم ولی به شعئر و انسانیت هیج توجهی نداریم که نداریم ...خدا به راه راست هدایتمون کنه

الهی آمین :)

۱۶ فروردين ۱۰:۰۸ یا فاطمة الزهراء
من میگم به جامعه ربط نداره اینکه کسی دوست داشته باشه پسر یا دختر باشه بلکه به خانواده ربط داره :)
مثلا خود من دخترم از خیلی نظرها هم محدودیت دارم به خاطر بیماریم ولی انقد که خانواده ام بهم آزادی دادن و یاد دادن با محدودیتام جوری برخورد کنم که بشن نفع من نه ضرر من نه تنها دوست ندارم پسر باشم بلکه خیلی هم لزومی نمی بینم غصه بخورم که نقصی دارم تازه باهاش حال میکنم :)) 
خصوصا اون قسمت شانتم که یکی از تفریحات سالم زندگی من برای ترسوندن غریبه هاست :)) 
و صد البته اینکه یه بیماری عام و رایج ندارم خیلی خاصه :)) انقد که بعضی از دکترای عمومی وقتی میشنون یادشون نمیاد چی بوده :)) 

بله موافقم باهات فاطمه، خانواده خیلی مهمه، حداقل رنج آدم را اضافه نمی کنه و کمک می کنه که با جامعه کنار بیایی :)

۱۵ فروردين ۲۰:۰۷ ملکه بانو
عجبببببببببب!
به نظرم این رفتار چه در مقابل پسر شدن، چه دختر شدن نوعی ناشکریه در مقابل این فرشته های کوچک!

دقیقاً ناشکریه :)

۱۵ فروردين ۱۷:۲۰ هانیه شالباف
مهم عشق خودتونه ... و این‌که لیلی یه‌روز به زن بودنش افتخار کنه و باعث افتخار شما بشه :)

:) عزیزی، سعی می کنم این حس را بهش یاد بدهم، که چطور به خودش افتخار کنه :*

میگن جنسیت مهم نیست: بچه باید دختر باشه، باشعور باشه، خوشگل باشه :)
هنوزم داداشام برا اینکه بابا واسه دنیا اومدن خواهرم یه هفته جشن گرفته و براش شعر گفته یه نمه حسودی میکنن ...
هر دوش خوبه ولی انصافا دختر یه چیز دیگه است، چشمتون روشن :)

یه جورهایی دوست داشتم همه حس های خوبی که با دختر بودنم داشتم را با دخترم تقسیم کنم، همیشه، همیشه، حتی قبل از این که بخوام ازدواج کنم قرار بود یک دختر کوچولو داشته باشم :)

۱۵ فروردين ۱۳:۴۰ مترسک ‌‌
می‌دونم جسارته اما جسارت می‌کنم و میگم: پلنگ آسیایی هم این قدر به فکر آوردن بچه پسر برای بقای نسلش نیست که بعضیا براشون مهمه :|
واقعاً زشته تو قرن 21 از این حرفا بشنوی، خیلی :|

یعنی عالیییییییییییی بود مثال پلنگ آسیایی و پسر دار شدن :)

ای بابا:دی

ای داد :)

۱۵ فروردين ۱۰:۵۵ مونا نِوِشته
البته منظورم از آدمهای مذکور در انتهای کامنت قبل فقط اون دسته‌ای هست که با دلایل سطحی و سرکوب و تحقیر جنسیت اصرار دارند واقعا و مطلقا پسر بهتر از دختره. وگرنه کسی که ترجیح شخصی داره خب سلیقه است. 

موافقم :*

۱۵ فروردين ۱۰:۴۹ مونا نِوِشته
معلومه که دل آدم میشکنه :( ولی دیگه این عقاید جنسیت زده‌ی یک عده است. همونطور که با سن تقویمی عقل و شعور بالا نمیره با قرن 21 و 22 و بالاتر هم فکر نمیکنم تبعیضها از بین بره. میدونی من خیلی اذیت شدم تا سنهای راهنمایی و دبیرستان از اینکه دخترم. اونوقتها واقعا یکی از رویاهام این بود که یک لحظه پسر بشم و ببینم چطوریه زندگی.. بعد هرچی بزرگتر شدم و خودمو شناختم فهمیدم خیلی از بودنم خوشحالم، خیلی از دختر بودنم، زن شدنم، طرز قکر و توجهم به جزئیات، و حتی از بعضی رفتارهای پسرانه‌ای که از نوجوانی با من بود و هنوز هم هست راضی‌ام. انگار چیزی که آسونتر و بهتر به نظر میرسید (حقوق مرد بودن در جامعه) از سکه افتاد یکدفعه و به جایش توجهم به زیبایی و آزادی مونا بودنم جلب شد. حالا به حرف کسی که نیست، لیلی مثل تو پریسای گلم و این خاله مونایی که میبینی حتی اگر اولش هم تو چنین دنیایی اذیت بشه بالاخره چشمش به زیبایی دختر بدنیا اومدنش باز میشه یکروز و همه‌ی سختیهاش رو به جون میخره :* 

آدمایی هم که این طرز فکر رو دارند و به زبون میارند وا رهانید به حال خودشان. باشد که در تاریکی بمونند جاودانه. خدا هم متفکرین رو دوست داره :) والا!

آره مونا جونم، دیشب داشتم به همین فکر می کردم، آخرهای سریال true detective بودم، یه جانی روانی تویش بود که بچه آزاری داشت، یادم افتاد چقدر بچگی هایم ترسیدم (البته بچه کوچیک دختر و پسرش فرق نداره) یا حتی وقتی بزرگتر شدم، شب های خلوت، صبح های زود، به این که قشنگی اش به همینه که قشنگی زن بودن را ببینی، این که چقدر لذت بخش است :)


خدا هم متفکرین رو دوست داره، عالیییییییییی بود :-)

توضیح قسمت اول کامنت :
به زن داداشامون یعنی نگفتیم :)))

آفرین :)

ممنونم :*

والا من چند تا داداش دارم که هیچوقت نگفتیم 
پسر بیارین که نسل تون حفظ بشه :)
حتی بیاد ندارم بهشون گفته باشیم بچه بیارین حتی :دی 
حرفاتون رو قبول دارم چون تو بطن جامعه مون هست و چیزی که وجود داره ...


+
ولی من خودم نمیدونم  یکی از علت های دوست داشتن پسرم :دی 
شاید بخاطر اسمی که مادرم براش انتخاب کرده و همیشه ایام اونو صدا میزدم :)
امیر حسین کوچولو :)
مادرم یکی دو سال قبل رفتنش میگفت اگر ازدواج کردی و پسردار شدی اسم پسر تو حسین بذار ...
منم با همین امیر حسین ذهنی یه پسر دارم :)
دوست داشتن شدید من به پسرم :دی 
یکیش همین علته که مهمترین علته :)
هیچوقت هم به اسم دخترم فکر نکردم :دی :)
البته فکر کردم ها ولی نه به اندازه امیر حسین:))
شاید بچگانه و مسخره بنظر بیاد ولی علت دوست داشتن پسرم:دی  یکیش  همین علته :))


++
کامنت خصوصی تون هم بزودی جواب میدم :)
این مهمونای من ایشالا برم سرم خلوت بشه میام میگم :)
ممنونم ...



عزیزم :) چه دلیلی داشتی :) ایشالا یه امیر حسین برای تو :)

۱۵ فروردين ۰۵:۳۴ دچــ ــــار
خب می تونستید امسالو نروید :)

عید دیدنی نرم؟ :-| این راهش نیست، من به هیچ کس جواب ندادم واقعیت، چون سن هاشون خیلی بیشتر از من بود، و همه شیرینی مهمانی از بین می رفت، ولی برایم جالب بود که جوان تر ها هم همین طوری فکر می کنند، یک سری هایشان، فقط یک پوشش خیلی شیک برایش انتخاب کردند :-|

۱۵ فروردين ۰۳:۱۰ پـامـ ـوک
منم اصلا باورم نمیشه تو این زمونه سه تا از خانومای فامیلمون تلاش کردن بچه هاشون پسر باشه! واقعا جای تاسفه.

اوهوم :-( بعد این ها میخواهند نسل بعدی را تربیت کنند، خب هیچ وقت این عقاید عوض نمیشه دیگه این طوری...

دردناک تر از همه، اینه که این جملات بیشتر از زبون خود خانمهای فامیل شنیده میشه...

آره، آره دقیقاً، اون یکی که از خانم های فامیل بود و گفت من خیلی ناراحت شدم :-(

پریسای عزیزم خودتو بابت این حرفای صدمن یه غاز ناراحت نکن. مساله مردم ما دختر و پسر بودن نیس که. فقط میخوان الکی دهنشونو باز کنن راجع به همه چی اظهار فضل کنن. اون دختره که بعده ازدواج دستگیره پدر و مادرشه، نه پسر. آخه عزیزه دلم هرکسی لیاقت داشتن دختر رو نداره. خودت ببین پیامبر بین بچه هاش دخترشون حضرت فاطمه رو یه جور دیگه دوست داشت. همین دختر میشه همدم مادر، میشه مادر و خواهر و همه چی برا پدرش. پسر تازه خیلی خوبش میره سمته خونواده همسرش. حالا فرضا نام خونوادگی رو یدک هم بکشه فایده و اثر بخشیش چیه؟؟ ایشالا لیلی جان زودتر بدنیا بیاد و همونا حسرت داشتن همچین عروسکی رو داشته باشن.

آره واقعاً :) پسرها اصلاً برای خانواده نمی مونن، شاید قدیم ها این طوری بوده، اون موقع هایی که عروس باید با خانواده همسرش زندگی می کرده، ولی الان واقعاً همه چی عوض شده و من نمی فهمم چرا عقاید مردم عوض نمیشه :-|

۱۴ فروردين ۲۱:۲۳ کوالای پیر
منم اول فکر کردم جواب سونوگرافی تغییر کرده:/

دایی منم همین طرز فکرو داشت و وقتی دخترش بدنیا اومد حتی بیمارستان نرفت و تا چند وقت اصلا علاقه ای به دیدن دخترش نداشت :////

آدمایی با این عقاید همون بهتر که نسلشون منقرض بشه

ای وای من :-|


خیلی ناراحت شدم کوالا، واقعاً ناراحت شدم که حتی بیمارستان هم نرفتن :-(

۱۴ فروردين ۲۰:۰۴ منِ ناشناس
*منم اولش مثل گندم بانو فک کردم ولی ادامه اش رو که خوندم دیدم موضوع چیزدیگه ایه.

+منم هیچوقت دلم نخواسته پسرباشم چون پسربودن خیلی کسل کننده اس به نظرم.
دختربیشتردوست دارم چون دختر همدم مادره(چه قبل ازدواجش وچه بعداز ازدواجش).
_متاسفانه تو ایران بااینکه همه ادعای روشنفکری میکنندولی پسر رو اولیت قرارمیدن.

همین خیلی آزاردهنده است، این که کسانی که ادعای روشنفکری می کنند هم پیگیر همان عقاید پوسیده هستند :-|

اولاش که نوشتی حیرت و اینا فک کردم سونوگرافی جدید رفتی جنسیت بچه عوض شده!! :)))))

:)))))) ظاهرا بین دختر به پسر خیلی مرسومه که سونوگرافی اشتباه کنه، ولی من چون یه آزمایش خون DNA بچه دادم، واقعاً احتمالش در حد صفره :)


اون نی نی شما چی شد؟ که قرار بود 27 اسفند بیاد؟ خوبه جوجه؟ :*

۱۴ فروردين ۱۹:۴۸ گیره 📎📎
اگه تفکر اینه همون بهتر نسلشون منقرض بشه:/

این یک سخن حکیمانه بود :)

دختر وپسر بودنش چ فرقی داره؟مهم اینه که «انسان»باشه!وقتی بزرگ شد بشه یه آدم باشعور وفهم!:))

بله، بله، دقیقاً :) شعورش مهمه :)

۱۴ فروردين ۱۸:۲۴ Hurricane Is a little kid
من مطلقا تو فامیل حرف نمیزنم؛ سکوت محض. یه بار بحثشون به این موضوع دختر پسر کشید. دایی مامانم گفت ولی پسرِ داووده که نسل قاصدی ها رو حفظ می کنه. یهو خودمو دیدم که خشمگین جلوش ایستاده ام. گفتم شما میتونید برای ابد همینجوری فکر کنید و زجر بکشید. و رفتم اونور اتاق تلوزیون روشن کردم.

با این حال همیشه میگم کاش پسر بودم. همه میگن به خاطر جامعه ست که اینطور فر می کنی؛ اما من مطمئن نیستم.

کار خوبی می کنی، معمولاً قدیمی تر ها را نمیشه با حرف درست کرد، حرف رفته تو ذهنشان پوسیده شده :-|

البته من از جدیدتر ها هم این واکنش را دیدم و باعث تاسف است، چون ما هستیم که قراره نسل بعدی را تربیت کنیم و اگه همان عقاید را به بچه ها منتقل کنیم، جامعه هیچ وقت عوض نمیشه، متاسفانه

آره احتمالش زیاده که به خاطر جامعه باشه، به خاطر تبعیض هایی که هست، به خاطر محدودیت ها...

۱۴ فروردين ۱۸:۰۲ آقاگل ‌‌
بلا نسبت اگه هنوز فرد یا افرادی با این طرز فکر هستن باید همه شون رو جمع کرد توی یک کوره آتیششون زد! مثل هیتلر خدابیامرز :|
بازهم ببخشید که روحیه مادرانه تون رو مکدر کردیم.

نه مکدر نشد آقاگل، همه را آتیش می زنیم :-))))))))))) تو کوره :دی

:|
دیوونن بابا! نسل منقرض می شه؟!
اصلا مگه نمی شه، شناسنامه که می گیرن. اسم فامیل بچه رو از روی فامیل مادر بگذارن؟! به نظرم این کار باید فرهنگ سازی شه! شاید فامیلی مادر در بعضی موارد، قشنگ تر باشه. :دی
ولی واقعا اسم اصن مهم نیست... 

با این حال، من همیشه دوست داشتم پسر می بودم، چون داداش کوچیکم، خیلی تجربه ها تو زندگیش داشت. که من به دلیل دختر بودن، اجازش رو نداشتم. :/

الان تو آمریکا و اینا که میشه، فامیلی را انتخاب کنی که حتی مخلوطی از فامیل مادر و پدر باشه :) به این میگن نسل واقعی :-))))))

آره می فهمم چی میگی، تبعیض خیلی زیاده اینجا :-(

ولی درست میشه، ما عوضش می کنیم :)

۱۴ فروردين ۱۶:۲۲ بنت شهرآشوب
پیامبر اکرم صلی الله فرمودند از خوش قدمی زن اینه که بچه اولش دختر باشه :)

چه حدیث خوبی :)

۱۴ فروردين ۱۶:۱۳ یا فاطمة الزهراء
بابای منم میگه بچه فرقی نداره چی باشه 
ولی دختر بهتره :) 
کلا تو فامیل ما دخترا پادشاهی میکنن :)) 

به این میگن یه فامیل فرهیخته :)

من زبانم قاصره...

اوهوم :-(

لیلی ما به هزارتا اردشیر سره..

چه کامنت باحالی بود خورشید :)

مگر نه اینکه فرزند در شکم مادر رشد میکند؟!اونوقت پسر نسل رو ادامه میده؟!چیجوری؟؟!!

عقاید پوسیده است دیگه :-|

منم هنوز نتونستم این باور ها رو هضم کنم.

اوهوم، واقعاً قابل هضم نیست، اون هم تو این دوره و زمونه :)

هر چی بیشتر تو این فضا زندگی می‌کنم، بیشتر آرزو می‌کنم کاش پسر بودم
دختر بودن محدودیت‌هایی داره که دلخواه من نیست...

بیا بریم سوئد :)

۱۴ فروردين ۱۴:۱۰ آرزو ﴿ッ﴾
نه!؟ چقدر باحال! :))

آره :)

۱۴ فروردين ۱۳:۵۵ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
احیانا دکتر میم، فرزنده خونده نمی پذیرند؟! دی:
این عقیده پسر دوست بودن باید تا حالا پوسیده شده باشه!!!!!

:) شاید بپذیره :)))


آره واقعاً باید پوسیده باشه، ولی نپوسیده، دردناک ترین بخش ماجرا زمانی هست که خانم ها این عقیده را دارند، آقایون که بماند 

یکی هم به ما میگفت ایشالا سال بعد پسر به بغل بیای اینجا.  میگفتم فرق نداره ولی ایشالا دختر به بغل ⁦:-)⁩
میگفت نههه ایشالا پسر.
گفتم والا من اگه بچه م دختر باشه ، یه ماه هر روز جشن میگیرم و سور میدم 😊 
اگه پسر بود، درحد دو سه روز جشن ⁦:-)⁩))
دختر، هم نعمته ، هم برکت

ایشالا لیلی شما دکتر میم جان :) ما هم بیاییم یک ماه جشن و سرور :)))))

۱۴ فروردين ۱۳:۴۰ محمود بنائی
آخه بچه بچه است! حالا اون فامیلی را یدک نکشه،  چی میشه؟ مثلا اونا که قاجار شدن یا پهلوی،  چی شدن که اونا که فراهانی  و زاهدی و...  بودن،  نشدن؟ 
لیلی جان عمو شما به این خزعبلات گوش نده،  کی از شما بهتر نازدار؟ 

واقعاً فامیلی این روزها خیلی کمکی به احوالات آدم نمی کنه :-)


ممنونم عمو جون :)

۱۴ فروردين ۱۳:۲۳ آرزو ﴿ッ﴾
چی می‌کشیده اون دختری که اسمش دختربس بوده!:((

:-( خوشبختانه الان خیلی بهتر شده، ولی هنوز هم پیدا میشن :-|


میدونستی تو کشورهای اسکاندیناوی، مثل سوئد تبعیض اونطرفیه؟ مثلا اگه برای یه موقعیت کاملا مشابه یه زن و یه مرد درخواست استخدام بدهند. حتما خانوم رو استخدام می کنند؟ :-)

گیت و کر نیره هه خدا بکه سالم و صالح بو بچه آیم روله :)
روله یمه خوت ناراحت نکه بومه نذرت:**


+
از قدیم گفتن در دروازه رو میشه بست در دهن مردم رو نمیشه بست ...
پس با خیال راحت بذار حرفشون بزنن غمت هم نباشه :)



+
ولی من که  بچه ی پسر رو دوس دارم برای این نسل مسل دوسش نداشتم ...

عزیزی واران گیان :-)


خب دلایل خانواده پسری معمولا به نسل مربوط میشه که مثلا نسل خانواده مون حفظ بشه و اینا، بقیه دلایل شامل این بوده که مثلا قدیم ها فرزندهای پسر به اقتصاد خانواده کمک می کردن (که اونقدری که من به اقتصاد خانواده ام کمک کردم، هرگز برادرم نکرد)، یا مثلا می تونستند کارهای سنگین انجام بدهند که خب الان تاپ ترین رشته ها و گرایش ها به قدرت خلاقیت و مغز آدم نیاز دارن، نه زور بازو و اینا

ولی خب بعضی ها پسر بیشتر دوست دارن چون شیطون تره یا بزرگ که بشه محدودیت ها و تبعیض شامل احوالش نمیشه :-)

در عوض قدرت خدایی نداره، که همه الهه ها زن بودن همیشه، چون قدرت زایش یه چیز خدایی است :-)))

تو چرا پسر دوست داری؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
روغن کلزا
مادر شوهر
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
سه و چهار :-)
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان