بعد اولین جلسه عملی رانندگی اینجا کشف کردم چرا آن همه تئوری دربارهی رعایت حق تقدم و همهی تستهای آزمونهای ماک را روی گوشی درست میزنم ولی تو خیابان مدام یوهان اشاره میکند که الان حق با ماست برو، الان حق با اونه نرو :-| میدونید چرا؟ چون بعد از نه سال رانندگی تو تهران تنها چیزی که از تجربه عملی آموختم این نبوده که حق تقدم سر چهارراه و میدان و دو راهی و ... با کیه، بلکه به قول دوستان اینجا، این عادت بد* است که چطور راه بگیر و چطور راه بده :-| یعنی رانندگی در ایران خلاصه میشه در سه تابلوی توقف ممنوع، ورود ممنوع، یک طرفه به انضمام راه گرفتن و راه دادن، والسلام :)
* یعنی دست میاندازم تو فرمون که بگردونم: bad habit، ترمز میگیرم ولی قبلش آینه وسط نگاه نکردم: bad habit، سر خط عابر پیاده نگاه نمیکنم از اون ور داره یکی میاد: bad habit ... این وسط یک good habit هم نداریم محض دلخوشی :دی