اربعه

می‌گفت زندگی چهار ربع دارد، پیشگیری، بحران، تشریفات و اتلاف. اگر می‌خواهی به سوی تعادل حرکت کنی یعنی هم بپذیری که قانون زندگی اینه که از هر بخش برایت پیش بیاید (بخواهی نخواهی بحران هست و پیش میاد، حتی اگر کل زندگی‌ات رو فکر کنی در پیشگیری طی کردی) و هم خودت برنامه را برای در برگرفتن هر چهارتا متعادل کنی که شامل اون‌هایی که ازش فراری هستی هم بشه، مثلا اتلاف، یعنی دقیقا اون چه که به نظر تو اتلاف است پای ثابت بولت ژورنالت بشه.

۱۳
۲۹ شهریور ۰۴:۱۷ دامنِ گلدار

ای وای که من هیچوقت مثل تو اینقدر منظم و دسته‌بندی شده فکر نمیتونم کنم :*

همیشه گپ زدن با تو به متعادل شدنم کمک میکنه مونا، اینو می‌دونستی؟

پس باید یه بعد دیگه هم باشه که نه پیش‌گیریه، نه بحران، نه تشریفات و نه اتلاف. یعنی دقیقا اصل، متن و آنِ زندگی باشه. درسته؟ چون اگر اصل رو فقط همون پیشگیری و بحران گرفته باشه، انگار کامل نیست.

متوجه منظورت نمیشم که چرا یه بعد پنجم میخواهی ولی برای یه زندگی متعادل از هر چهار تایش به میزان خوبی باید داشته باشی، اون وقت میشه در مسیر تعالی و رشد و کمال و اینا. و بله بله پیشگیری، بحران یا هر کدام به تنهایی اصل نیستن، همگی کنار هم کاملند

بعد اونوقت تشریفات چه بعدیه؟

بعدی که اصل نیست، و خیلی بسته به آدم و شرایط و خانواده و جامعه فرق داره مثلا برای من این که تولد بچه رو یادت باشه و بهش خوش بگذره پیشگیری است (یه جور مراقبت از نیاز و احساس خودت و اونهایی که مهمند برات)، ولی اگه برای تولدش تم بزنم میشه تشریفات 

۲۷ شهریور ۲۱:۰۳ دامنِ گلدار

منظورت اینه که وقتی میبینی از یک روز یا چند ماه یا چند سال زندگی چیزی درنیومده و فکر میکنی کاری رو بیخود انجام دادی یا کاش بهتر بلد بودی یا اونموقع بهتر تشخیص داده بودی بگی به خودت این هم سهم اتلافی‌ها؟ پیش میاد بالاخره؟ 
اگر اینطور باشه کمترین فایده‌ش اینه که دیگه بقیه‌ی زندگی رو صرف افسوس و فکر کردن به اون نمیکنیم اگر درست فهمیده باشم.
ولی در عین حال این چهار مولفه که گفتی جامع نیستند، بیشتر انگار همه‌شون مربوط به بخش نگرانی‌زای زندگی باشن :دی

من برای روتین زندگی پرسیدم مونا، بیشتر شبیه همینی که گفتی جنبه نگرانی‌های آینده مدنظرم بود ولی الان این چیزی که گفتی درباره ی خود سرزنشی گذشته بود که به نظرم اونجا هم کار میکنه


ولی اینطور نبود که به نگرانی ربط داشته باشه کل فعالیت ها و روابط می تونه تویش بگنجه، نه این که حتما یه رفتار و کار توی یه ربع، مثلا بخش ارتباطات می تونه پیشگیری باشه میتونه تشریفات باشه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
روغن کلزا
مادر شوهر
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
یک عالمه یک*
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان