برای آدم هایی که:
در همه مناسبت ها (عید، تولد، سوغاتی، بازدید، عیادت، سالگرد ازدواج،...) و غیر مناسبت ها (همین یک روز معمولی :) ) برای هم یا دیگران کتاب می خرند،
نصف دیوار اصلی پذیرایی نقلی شان را به جای دکوراسیون لوازم تزیینی و چینی، اختصاص داده اند به همین کتاب ها،
و حتی نصف کتاب هایی که دارند در کتابخانه مذکور جا نشده و در کتابخانه والدین، خانه دوستان، زیر تخت، بالای کمد و ... میزبان آن هاست...
نمایشگاه کتاب تهران نباید جذابیت خاصی داشته باشه!
حتی این که گشتن در یک مغازه کتابفروشی همیشه یکی از بهترین سرگرمی هایشان بوده یا بن سرای اهل قلم به صابر حیف می شود هم توجیه خوبی نیست و دردی از پر شدن کتابخانه دوا نمی کند :)
پس چرا برنامه را خالی می کنی که بروی نمایشگاه وسط آن شلوغی سرسام آور و ترافیک نابود کننده؟ چرا وقتی به اندازه نصف همین کتابخانه پر، کتاب می خری و برمی گردی آن قدر حالت خوب است که برق شادی را در چشمانت می شود دید؟
واقعاً چرا؟