برای کسانی شبیه من که خیلی از بانک رفتن خوششان نمی آید و ترجیح می دهند که همه چیز را با موبایل و اینترنت بانک انجام دهند و اگر خیلی مجبور باشند، فوقش بروند تا دم عابر بانک مثلاً ... مرور کردن 5 بانک در یک روز چیزی شبیه کابوس است :))))
با اوضاع داغونی که بورس پیدا کرده و شرایط اقتصادی عجیبِ من که خوشبینم به همین درآمد روزی هزار تومن بازار :-| صافکاری آلبالو خانوم یک سربارهی عجیب بود که برای جبران آن، ناچار شدم بروم سایت کدال و گزارش مجمع سالیانه شرکت ها را چک کنم، و بعد که نتیجه نگرفتم بشینم و تک تک تلفن امور سهامداران را پیدا کنم که زنگ بزنم شیراز و خوزستان و ... که ببینم مثلاً سود مجمع 92 را که نگرفتم چه شده (آن موقع ها چقدر خوشحال بودم که اصلاً سراغی ازش نگرفته بودم) و آخرش چقدر دستم را می گیرد :-|
در میزان هوش و ذکاوت حضرات که هر شرکتی سود سهامش را می ریزد به حساب یک بانک که شکی نیست :-| فقط من مانده ام که مثلاً حساب شبا به چه درد می خورد و مثلاً فلسفه معاملات آنلاین به چه کار آید به غیر پر شدن جیب کارگزاری، وقتی آخرش باید بروی بانک ملت (یک ساعت)، بانک سپه(نیم ساعت)، بانک تجارت(دو بار، هر کدام نیم ساعت-- چون شعبه اول سیستمش قطع بود)، بانک صادرات (1 ساعت-- رسیده بودم دم ظهر) و بانک سینا (یک ربع-- تفاوت بانک خصوصی و دولتی را احساس کردید؟ :))) ) و آن همه معطل شوی برای گرفتن چندرغاز در این رکود اقتصادی و کمبود نقدینگی :-|
البته صابر می گوید ما دچار رکود تورمی هستیم :-O یک پدیده ی ناخوشایند اقتصادی که در عین حال که مملکت دچار رکود است و صنعت کامل خوابیده، تورم هم داریم :-|
به این میگن نور علی نور :))))))))))
پ.ن. گاهی شوکه می شوم وقتی کسی که انتظارش را ندارم چیزی می گوید درباره حبه انگور، سخنی، درددلی، همدردی... انگار یادم رفته آدرس اینجا را برای دوستان بسیار قدیمی ام فرستاده ام، خیلی خیلی پیش از این ها...
برای همین وقتی می نویسم ملاحظه ای در کار نیست، چون هیچ یادم نمی آید که چه کسی یادش هست تا به این جا سر بزند :)))) اگر گاهی چیزکی می گویم اسباب دلگیری، به دل نگیرید :)