یادمه ماه های آخر کارمندی، با سپیده خیلی جور شده بودم، دختر نازنینی بود و اون موقع ها یک گوشی جدید سامسونگ خریده بود و کلی عبارات تاکیدی جالب برایش می آمد از طرف گروه هایی که عضو بود تو وایبر خدابیامرز :))))
چند وقت پیش رفتم سراغ فایل هایی که اون موقع ها ازش گرفته بودم، قانون جذب و قانون شکرگزاری... نکته مهم این که چقدر احساس بهتر شدن به آدم کمک می کنه که دیدگاهش رو به زندگی عوض کنه، شاید اصطلاح بچه غول بیشعور را برای ضمیر ناخود آگاه شنیده باشید، بچه است چون منطق سرش نمیشه، غول است چون قدرت جادویی داره و بیشعوره چون فرق بین خوب و بد را نمی فهمه :-O
حالا فرض کنید یک شب سرد زمستانی است، باید به منزل برسید و باور شما این است که حکماً باید مدت زمان زیادی را در سرما بگذرانید و ماشین گیرتون نمیاد، فکر می کنید با این باور همین که پایتان برسه کنار خیابون یه تاکسی گرم قبراق جلوی پایتان ترمز می زنه؟ عمراً :))))))))))
در واقع ضمیر ناخودآگاه مسئولیتش اینه که باورهای شما را تحقق بده، حالا اگه باور شما اینه که پایان نامه تون تموم نمیشه، خب ضمیر ناخود آگاه مثل یه بچه غول بیشعور برایتان اون رو محقق می کنه و نمی فهمه که شما واقعاً نمی خواهید اون اتفاق بیفته و فقط می ترسید!
اگه باورتون اینه که پولدار میشین، سلامتی تون را به دست میارید یا یه کار خوب گیر میارید، همون اتفاق میفته، اگه واقعاً باور داشته باشید :) باورهای ما آن قدر قدرتمندند که می توانند دنیا را تکان بدهند :)
بیایید باورهای مثبتی داشته باشیم، اولین اصل در روانشناسی مثبت نگر :) ;)