صابر می گوید من از آن آدم هایی هستم که اگر فکر کنم یک مطلبی درست است، می روم بالای منبر و دیگر پایین نمی آیم :-|
می گوید این اخلاق خوبی نیست و خیلی از اوقات مخاطب علاقمند به مطلبی که برایش تعریف می کنم نیست :-|
موضوع اصلی بحثمان همین داستان خام گیاهخواری بود...
می گفت: "مثلاً رفته ای مهمانی و میزبان کلی تدارک دیده است،
خیلی به میزبان علاقه داری، درست،
نگران سلامتی اش هستی، درست،
ولی وقتی قورمه سبزی پخته است برای شام، چه لزومی دارد بروی بالای منبر و دو ساعت و نیم راجع به فواید خام خواری صحبت کنی، در حالی که همه دلشان را صابون مالیده اند که شام بخورند و بعد معذب می شوند؟!"
این روزها خیلی به حرفهایش فکر می کنم، راست می گوید، اسباب شرمندگی...
می خواهم با منبر خداحافظی کنم :)))))))))))
تمرین می کنیم :)
دوشنبه ۱۶ آذر ۹۴