عسل امسال می رود کلاس ششم، نقاشی دوست دارد ولی تقریباً از خوشنویسی، زیبا نویسی یا هر چی که به این مقوله ها مربوط باشد، متنفر است :-| سعی کردم حروف را با نقاشی یادش دهم، الف مثل آدم ایستاده، ب مثل قایق بادبانی، د دماغی (که دماغش رو عمل نکرده و سر پایین است:-|)، ر مرغی...
خوشش آمده بود، روی حروف که نقاشی می کشیدم از ته دل می خندید :)
برایش نوشتم: دارو، درد، زود، دادار ...
آخر کلاس گفت: خانوم! اون "دادار" که برایم سرمشق نوشتید یعنی دادار دودور؟ :)))))))))
کمی جا خوردم، گفتم: نه عسل جون، اول بگو به نظرت "داد" یعنی چی؟
گفت: "داد" یعنی جیغ، فریاد، مثل داد زدن...
گفتم: آهان :)))))))) خب آره، اونم میشه، ولی من منظورم یک معنای دیگرش بود، "داد" یعنی "عدل"، "دادار" یعنی "عادل" :)
یک سری تکان داد، ولی فکر کنم با همان "دادار دودور" بیشتر حال کرد :)