نی نیِ مهلا :*

بهش میگم: "عمه! بیا بیا ببین من یه نی نی تو دلم دارم"

از همون دور دلش رو میده جلو، کمرش رو می بره عقب، به دلش اشاره می کنه و میگه:"خودم نی نی دارم!"

میگم: "کو؟ من که نمی بینمش. بیا ببینم" و یک عالمه بوسش می کنم :-)


سمانه از دور اشاره می کنه، طوری که مهلا نفهمه، میگه: "فکر کنم به خاطر عکسیه که از وقتی شش ماهه باردار بودم، نشونش دادم، چند روز پیش یه عروسک کرده بود زیر لباسش و وقتی می گفتیم نی نی ات کو؟ می گفت: ایناهاش :-)"


پ.ن. کسی نظری داره چرا به زنِ دایی و زنِ عمو میگیم زن دایی، زن عمو، ولی به شوهر عمه و شوهر خاله میگیم عمو؟ خب به اون دو تا اولی هم بگیم خاله :-)

۱۱
۲۱ بهمن ۲۱:۴۰ جودی آبوت
:)

فکر جالبی بود !
شاید چون میشه گفت زندایی مریم، ولی نمیشه گفت شوهرعمه بهرام !😁
خداییش سخته دیگه،برای همین تبدیل میشن به عمو

شوهر عمه بهرام :-)))))

۲۱ بهمن ۱۳:۰۹ واران :)
یاد یه خاطره افتادم :)
دختردایی کوچکم بچه که بود تو مدرسه ازش میپرسن تو چند تا عمه داری و نام ببر !
اونم میاد میگه ۴تا اسم هاشون ایناست مثلا :
یک عمه اسم مادر من دومی عمه زینب مثلا عمه سارا مثلا چهارمی اسم یکی از شوهر خاله هامون رو صدا میرنه و میگه عمه عبد ‌..دی :)))

:)))))))))))) خیلی خوب بود واران :)

۲۰ بهمن ۱۱:۰۸ یک آشنا
آخی ، تو باید از شیرین خانوم (مهلا) یع عکس بذاری :|
ولی بچه ها خیلی زود یساد میگیرن خیلی برام شگفت آوره ، خیلی 

اصلا میزان یادگیری شان شگفت انگیزه، آدم متحیر میشه :)

میذارم حتما :*

من فقط به شوهرخاله ی بزرگم میگم عمو. ینی قبلنا که بچه بودم میگفتم. الان به اسم همشون یه پسوند آقا میچسبونم.
به زندایی هام هم میگم فلانی جون. چون خیلی فاصله ی سنی باهام ندارن. مثلا وقتی ماها میگیم زندایی یا زن عمو ینی زندایی یا زن عموی مامان بابامون. از 5 تا عمه م هم فقط دوتاشونو عمه صدا میکنم :)) بقیه هم به همون دلیل قبلی با اسم صدا میشن.

ولی خب وقتی توی یه مهمونی میگم خاله یه جمااعتی اعم از خاله های خودم، خاله ها ودخترخاله های پدر و مادر و حتی دختر خاله های مادر بزرگ و خاله های قلابی (فامیلای دورتر که نمیشه به اسم یا فلانی جون صداشون کرد) همشون برمیگردن :)))

آره ما هم به همه فامیل های یک درجه اون ور دیگه میگیم آقا یا حاجی و اینا... ولی مثلا خانواده هایی هستند که به همه میگن عمو :)

۱۹ بهمن ۲۳:۰۰ yalda shirazi
بدون لقب یعنی کلا هیچی نمیگم!! صب میکنم تا طرف خودش نگاهم کنه، بعد جمله ام رو میگم. مثلا: شما اینو میخواید ؟!!!! :| :) البته برای صرفه جویی در وقت، این روش خوبی نیست! چون ممکنه مدتها طول بکشه تا طرف چشمش به من بخوره!!!

آخرشی یلدا :-))))))))))))))

۱۹ بهمن ۲۰:۱۶ بای پولار
چون هیچ وقت زن دایی و زن عمو نمی تونن با مادر آدم در حدی که جای خواهرش باشن روابط حسنه ای داشته باشن. برخلاف شوهر عمه و شوهر خاله، که در کل مردا روابطشون باهم خیلی ساده تره تا زن ها با هم.

این هم دلیلی است :)

۱۹ بهمن ۱۹:۴۵ دلارام gh
نی نی واقعا برکته عشقه

عزیز است :)

جفتش، هم فامیل هم اسم:دی
جواب کامنت من ناشناس:)))))))

:-))))))))))

۱۹ بهمن ۱۸:۲۳ פـریـر ...
آخی الهی الهی ^_^ خدا حفظش کنه :))

:: در مورد اون پرسش آخر هم...چون جوابشو نمی دونم ترجیحا قدم زنان به سوی افق خواهم رفت...بای بای پریسا جون...بای بای(جناب خانی خوانده شود :دی)

آخی، یادش بخیر جناب خان :)

یک چیز جالبی که راجع به شوهرعمه‌ها و شوهرخاله‌های من هست اینه که من شوهرخاله‌هامو(دو تا دارم) عمو صدا می‌کنم ولی خیلی باهاشون احساس راحتی زیادی ندارم و کلا خیلی دووووورم ازشون :دی ولی شوهر‌عمه‌هامو آقا‌+اسمشون (اینام دوتا هستن) صدا می‌کنم ولی از صدتا عمو و دایی باهاشون راحتترم :)))))) 

این خیلی خوب بود :)))

۱۹ بهمن ۱۶:۴۶ Hurricane Is a little kid
 ما به شوهر خاله و شوهر عمه میگیم شوهرخاله و شوهرعمه :)

یعنی موقعی که صداشون می زنی هم همین رو میگی، مثلا هی میگی شوهر عمه، شوهر عمه؟

۱۹ بهمن ۱۳:۵۰ نار خاتون
پدر من یه شوهر خاله داره که بهش میگن احمد دایی:///

آفرین به پدرت :) این آخر مساوات است :) به شوهر خاله بگیم دایی، به شوهر عمه بگیم عمو،‌ به زن عمو بگیم عمه، به زن دایی بگیم خاله :)))))))))))))))))))

۱۹ بهمن ۱۱:۳۴ عارفه هستم
خب من به اونام نمی گم عمواصلا عمو ندارم والا

چی میگی پس؟ میگی آقا فلانی؟

۱۹ بهمن ۰۸:۵۷ gandom baanoo
:)))))
منم مث یلدا شیرازی ^__^
فقط با این تفاوت که عمه و خاله ندارم!!!! بنایراین با این سوال مواجه نیستم!!! :)))

چه خوبه :)))))

عجب سوال خفنی:|

:دی

من به شوهر خالم میگم:«بابای سحر»:دی
اسم دختر خالم سحره:))

حتی وقتی می خواهی خودش رو خطاب کنی؟ یا وقتی نیست؟

۱۹ بهمن ۰۶:۱۰ دچــ ــــار
عججب سوالی ":) موندم تویش :) 

:) فکر نمی کردم این قدر جواب مختلف بگیرم ازش

۱۹ بهمن ۰۵:۴۴ yalda shirazi
من به عمو و زن عمو میگم :عااموو و زن عااموو! به دایی و زن دایی میگم دویی و زن دویی! خاله و عمه هم که خودشون، شوهر خاله و شوهر عمه رو هم اصلا صدا نکردم به عمرم!!!! :))))) مستقیم اگه کاری داشته باشم، که بدون لقب میگم! پشت سرشون هم میگم بابای فلانی!! کلا حرفی باهاشون ندارم معمولا! صرفا اگه سوالی بپرسن جواب میدم، بنابراین نیازی به صدا زدن نیس!

بدون لقب یعنی مثلا میگی آقا فلانی؟ یا با فامیلی؟

۱۹ بهمن ۰۵:۴۳ خانم فـــــ
ما خیلی ضایعیم ک میگیم شوهر خاله؟:(
من خودمم با این عبارت مشکل دارم
ضمن اینکه زن دایی هم هیچ وقت خاله نمیشه، حداقل برای من:/

شوهرخاله خالی میگین یا اسمش هم میگین بعدش؟ :) نه جالبه برام، چون به نظرم تبعیض است که به اون ها آدم بگه عمو ولی به زن دایی و زن عمو همون عنوان را بگه


یعنی به نظرم شما ضایع که نیستین هیچی، مساوات هم به خوبی رعایت می کنید :)

۱۸ بهمن ۲۲:۵۶ دلا بانو
من دراولین روزهای زندایی شدن به دخترکی که زنداییش بودم گفتم میتونه خاله صدام کنه و اونم راحت تر بود با این کلمه! ولی با مخالفت شدید مامانش مواجه شدیم:/ با اینکه نه اون خاله داشت و نه من هیچ وقت خاله میشدم!
اگه گذاشتم بچه م به شوهرش بگه عمو:))) هه هه:))
ما بچه بودیم به این مدل عموها میگفتیم عموقلابی:))) البته نه که صداشون کنیم اینجوری!

راست میگی، یادم نبود، ما هم میگفتیم، می گفتیم عمو الکی :))))) مثلا میگفتن عموته؟ میگفتیم نه عمو واقعی که نه، عمو الکی :)))))))

اون مورد اولی که گفتی ولی حیف، چه اشکالی داشت که می گفت خاله :-|

۱۸ بهمن ۲۱:۳۴ مرضیه ...
شاید بخاطر مردسالاری :-/  ؟

میگم مثلاْ شاید هم به خاطر اینه که خود کلمه شوهر بلندتر از زن است :)))))) مثلا شوهر خاله خیلی بلند میشه :-|

۱۸ بهمن ۲۰:۴۳ یا فاطمة الزهراء
من کلا با اسم کوچک صدا میزنم رااااحت :)) 
یکسریا رو هم با لقب
مثل دای دای که یعنی دایی محسن که میشه دایی بابام
یا آی مامان که میشه خاله بابام
یا بیتا و مهناز و شهناز و مژگان که خاله هام هستن 
حتی به مادرم میگم آنیتا :)) 
فقط به بابام میگم بابا و به خدا بیامرز بابابزرگم میگفتم باباشاهین یا بابایی و به مادربزرگم میگفتم مامان ایران یا مامانی بچگیامم مبل ایران بود چون خیلی میشستم رو پاش :دی دوست داشتم بغلشو :) 

آنیتا و بیتا :) چه به هم میان :)


خب اسم کوچیک هم مدلیه :) عزیززززززم، مبل ایران... روحشون شاد باشه

۱۸ بهمن ۲۰:۳۰ دکتر میم
ماهم میگیم ⁦:-D⁩

به به یک نفر موافق پیدا شد :)

۱۸ بهمن ۲۰:۱۲ آقاگل ‌‌
به شوهر خاله و شوهر عمه میگیم عمو؟ میگیم؟ نمیگیما! ما همون اسمشون رومیگیم. بچه کوچولو ها هم که کلا به همه مردا میگن عمو! به همه زنا میگن خاله. 
حداقل تو شهر ما این شکلیه :))

اسم کوچیک با آقا؟ مثلاْ آقا داریوش؟ یا فامیلی؟ :)


خب ما هم به شوهر عمه ام نمی گفتیم عمو،‌ بهش می گفتیم حاجی،‌ ولی به شوهر خاله ام میگیم عمو :) 
ولی تو خانواده صابر خیلی مرسومه، تقریبا خوب هم رعایت می کنند،‌ به همه شان میگن عمو :-|

۱۸ بهمن ۱۹:۱۶ منِ ناشناس
ما به زن عمو نمیگیم زن دایی همون زن عموصداش میکنیم.

جدی؟ :دی آخه فکر کردم به زن عموتون میگین زن دایی :-| چه عجیب،‌ چه عجیب،‌ به زن عموتون میگین زن عمو :دی

۱۸ بهمن ۱۸:۵۴ بلاگر آرام
همه نمیگن عمو. من کسانی رو میشناسم همون میگن شوهر خاله فلانی :)

این رو واقعا ندیدم :) شوهر خاله اکبر مثلاْ؟ میگن واقعاْ؟ :) لااقل تبعیض قایل نمیشن :)

ما که نمیگیم عمو:دی
ما حتی نمیگیم شوهرخاله، میگیم آقافلانی:دی

اوهوم،‌ ما خودمون به شوهر عمه ام می گفتیم حاجی فلانی، خیلی پیر بود بنده خدا :) ولی آقا فلانی هم زیاد شنیدم، با اسم کوچیک یا با فامیلی حتی :)

((-:به خاله ها میخوره انگار:دی

برمیخوره؟ :) 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
روغن کلزا
مادر شوهر
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
یک عالمه یک*
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان