نوشته بود که گوش نینی گولو تکمیل شده و صداها را میشنود...
و برایش داستان بخوانید :-)
به عنوان تنها کتاب کودکانه کتابخانه، قصههای خوب، برای بچههای خوب* را بر میدارم و میخوانم... اواسط داستان خیر و شر، صابر شاکی میشود: "این داستان که میخوانی مناسب سن بچه نیست"
من: ":-| خب چه بخوانم؟ همین را داریم فقط"
صابر: "از خودت داستان بگو :-)"
و من تبدیل می شوم به پریسای قصه گو و با یکی بود، یکی نبود از قورباغه کوچولو کنار برکه میگویم تا مهتاب کوچولو کنار پنجره و او تبدیل می شود به صابر قصه گو که همه شخصیتهای اول داستانش اسم دارد حتی اگر قورباغه و آهو باشند و آخر داستانهایش "قصه ما به سر رسید" ندارد و همه کلاغها به خانههایشان میرسند :-)
* مجموعه کتاب داستان محبوب من در اواخر دبستان، نوشته مهدی آذر یزدی