با خانم فروشنده سر صحبت باز شد، بعد که گفتم باردار هستم، یک برق شادی در نگاهش دیدم که به دلم نشست :)
به حالت درددل می گفت که او هم یک دختر ۲۰ ساله دارد و این که زمان آن ها این اسم های عجیب غریب مرسوم نبوده...
برای همین اسم دخترش را گذاشته نسیم...
گفتم: خب نسیم که خیلی قشنگه :)
گفت: آره، بدی نیست... ولی الان همه اسم ها عجیب غریب اند، البته سر اسم پسرم جبران کردم، یه پسر دو ساله دارم به اسم اهورا :-)
نخواستم دلش بشکند و فکر کند که موفق نبوده (آن هم با این فاصله سنی ۱۸ ساله)، توی دلم گفتم: خب اهورا که عجیب غریب نیست...
فکر کنم انتظار داشت اسم دختر ما یک چیزی تو مایه های آرتیشیدا و هانیسمیدا باشه :) پرسید: خب اسمش را چی می خواهید بگذارید؟
گفتم: لیلی :-)
یک لحظه مبهوت نگاهم کرد و گفت: امممم، خیلی هم عالی :-|
فکر کنم داشت به اسم دخترش افتخار می کرد، به نظرش عجیب غریب تر از لیلی بود :-|