نشسته بودم توی مطب دکتر سنتی و سخنرانی میکردم که گفته شده از فلان ماه به بعد، حجامت برای خانم باردار خیلی هم نافع است و باعث میشه که بچه مشکلات تنفسی و زردی نداشته باشه و زود باش برایم حجامت بنویس :-)
دکتر هم خیلی ریلکس نشسته بود و من را نگاه می کرد... سخنرانیام که تمام شد، گفت: بله! گفتند که حجامت خوب است و نافع است و اینا، ولی به درد شما نمیخوره، وزن و اینا هم مهمه :-| شما خودت را نگاه کن، الان میترسم برایت بنویسم حجامت تا یک ماه ضعف داشته باشی، اصلاً به ریسکش نمیارزه :-||||
خلاصه، تیرمون به سنگ خورد، دکتر جان زیر بار نرفت، به جایش یک عالمه عرق کاسنی و تصفیه خون و اینا نوشت، گفت شما این ها را بخور، هیچ مشکلی پیش نمیاد، دختر خوبی باش، برو خونه تون! آفرین :-)
در مطب را که داشتم می بستم، گفت: ورجه وورجه هم زیاد نکنی*! چیه الان؟ شما اصلاً قیافهات شبیه خانمهای باردار نیست :-|
نتیجه اخلاقی: قیافهام شبیه خانمهای غیرباردار است :دی
* با تیپ کاملاً اسپرت رفته بودم، یک مانتوی آبی روشن تا بالای زانو، که آستینهایش را کمی زده بودم بالا، با یک ساعت سواچ صورتی خوش رنگ و کوله پشتی خالی که اگه چیزی داد بریزم تویش بیاورم خونه :-) فکر کنم برای این گفت شبیه نیستی :-)))))