بدخوابی :-(

آخه دختر کوچولوهایی که این قدر نازند، این قدر نازکند،‌ این قدر گل گلی اند،‌ وقتی بدخواب میشن باید این همه گریه کنند؟
آن هم این قدر جانگداز؟
نمیگن دل مامان کنده میشه از جا؟

#برای_لیلی
۱۴
۲۱ مهر ۱۹:۵۱ ملکه بانو
وقتی از لیلیت میگی و گریه ها، بی تابی ها و ...ش، انگار داری از نوزادی پسر من میگی. یاد سختی های اون موقع میفتم و برات کلی دعای صبر میکنم و لعد یاد لذتی که میبردم و بعد دعا میکنم توام همون قدر و چه بسا یه عالمه بیشتر لذت ببری

ممنونم ملکه بانوی نازم :)

۲۰ مهر ۱۵:۰۷ مهدی صالح پور
به خاطر پاییز بدخواب شده؟! بدترین اتفاق نیمه دوم سال، سرماخوردگی بچه هاست، خیلی مراقبش باش :)

نمی دونم چی شده بود اون شبی،‌ خیلی خیلی گریه کرد،‌ بعد که صابر اومد یه هو آروم شد،‌فکر کنم دلش برای پدرش تنگ شده بود :)

چشم حتما :)

۱۹ مهر ۱۵:۴۸ یا๛ گُلے
وقتی بچه ها گریه میکنن من که دلم میخواد خفشون کنم :دی

آدم این حس رو نسبت به بچه خودش نداره که :) اون جگرگوشه است، پاره تن است :)

۱۸ مهر ۰۹:۲۰ شرف الدین
یه چیز عجیب دیگه اینکه بچه هایی که خیلی لب غنچه اند، موقع گریه دهنشون اندازه تمساح باز میشه!!! :)))

این خیلی خوب بود :)))))))))) واقعا همین طوریه

۱۷ مهر ۱۹:۵۱ میرزاده خاتون
ای وای..منم از شنیدن صدای گریه‌ی بچه، بند دلم پاره می‌شه :(

ویژگی مادری است خواهر جان :*

۱۷ مهر ۱۹:۴۱ بهارنارنج :)
پریسا پریسا مشهد بودیم یه بچه خیلی گریه میکرد نوزاد بود,یهو یه خانم غریبه اومد گفت بچرو. بده من زن باشک بچه داد
سرشو گذاشت روشونش و سرخودشو خم کرد طرف گوش بچه و شروع کرد
غوووووووووووو
یه همچین صدای یهو بچه ساکت شد عجیب چیزی بود..بچه های خود اون خانمم نهایتا۶/۷ساله بودن..ولی بچه اروم اروم شد:/

چه جالب بود بهار جان :) امتحان کنم این دفعه :)

۱۷ مهر ۱۸:۰۱ آقاگل ‌‌
دل ما شرحه شرحه شد. وای به حال شما. :(

اوهوم :(

۱۷ مهر ۱۷:۴۱ مترسک ‌‌
والا دل دایی‌اش که کنده شد، مامانش که جای خود داره :(

اوهوم :(


۱۷ مهر ۱۷:۴۱ پسر مشرقی
 اون متد صدا در آوردن هم دیگه جواب نمی ده؟!

وای چقدر یاد شما کردم :( اون صدا رو در آوردم،‌ نویز سفید که میگن شبیه صدایی هست که جنین تو رحم مادر می شنود برایش گذاشتم،‌ هر کاری کردم خوب نشد :( اونقدر گریه کرد که خسته  شد با چشم گریون خوابش برد :(

۱۷ مهر ۱۷:۳۱ ماهی کوچولو
الهی دور لیلی و دل مامانش بگردم
امیدوارم هیچ وقت دیگه اینجوری گریه نکنه :(

آره ماهی جون،‌ خیلی دلخراش است :(

۱۷ مهر ۱۶:۴۱ واران ...
عزیزم لیلی 
گیانکم لیلی 💚

از زنداییم میپرسم ببینم راه حل داره برای لیلی و خوابش ؟:)
البته اگر زنداییم رو دیدم :)


مرسی وارن جانم :*

چه حس و حالی دارید!!!

مادرها چقدر مهربون هستند!!!!

خدا حفظش کنه بچه تون رو !!

زندگی تون شاد!!!!!

ممنونم از لطفت :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
مادر شوهر
روغن کلزا
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
سه و چهار :-)
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان