آخه دختر کوچولوهایی که این قدر نازند، این قدر نازکند، این قدر گل گلی اند، وقتی بدخواب میشن باید این همه گریه کنند؟
آن هم این قدر جانگداز؟
نمیگن دل مامان کنده میشه از جا؟
#برای_لیلی
دوشنبه ۱۷ مهر ۹۶
ممنونم ملکه بانوی نازم :)
نمی دونم چی شده بود اون شبی، خیلی خیلی گریه کرد، بعد که صابر اومد یه هو آروم شد،فکر کنم دلش برای پدرش تنگ شده بود :)
آدم این حس رو نسبت به بچه خودش نداره که :) اون جگرگوشه است، پاره تن است :)
این خیلی خوب بود :)))))))))) واقعا همین طوریه
چه جالب بود بهار جان :) امتحان کنم این دفعه :)
وای چقدر یاد شما کردم :( اون صدا رو در آوردم، نویز سفید که میگن شبیه صدایی هست که جنین تو رحم مادر می شنود برایش گذاشتم، هر کاری کردم خوب نشد :( اونقدر گریه کرد که خسته شد با چشم گریون خوابش برد :(
آره ماهی جون، خیلی دلخراش است :(
مرسی وارن جانم :*
ممنونم از لطفت :)