اگه گیر یه مساله ای افتادید که حل نمیشه، سوالی، باگ نرم افزاری، مدار لاینحلی،... هر چی، حتی مشکلات خانوادگی :-) به جای این که خودتون رو خفه کنید و لاینقطع در مساله غوطه ور بشین، همین حالا کار رو متوقف کنید و بروید بخوابین!
به مغز بیچاره تون اجازه بدین که آشغال ها رو بذاره دم در* :-)
راهی که برای من جواب داد، Delegate** بود، یکی از Dهای ماتریس آیزنهاور برای اولویت بندی که هیچ وقت استفاده نمی کردم، به معنای واگذار کردن کارهای غیرمهم ضروری به یه نفر دیگه، به این ترتیب که وقتی اونقدر از درست شدن مک بوک نازنینم ناامید شده بودم که به فکر خریدن یه لپ تاپ دیگه افتادم که وسط اون اغتشاش فکری، سرباره ی داغونی بود، صابر پیشنهاد داد یه ایمیل بزنم به آقای سین سین و ازش بخوام یا برام لپ تاپ بخرند یا یکی از لپ تاپ های شرکت رو بدهند به من یا... در نتیجه بار مساله از دوشم برداشته شد تا دریافت جواب رییس و نشستم سر کار و در کمتر از یک ساعت مشکل رو پیدا کردم و تمام :-)
*از مجموعه سخنان گهربار باربارا اوکلی در Learn how to learn، سرفصل جالبی در coursera :-)
** یکی از keywordهای #C که در جاوا طور دیگه ای استفاده می کنیم به همین معنای واگذار کردن! که اولین بار که فهمیدم چیه به مانند ارشمیدس اورکا گویان در کوچه ها دویدم :دی