تعادل

حفظ تعادل در زندگی این روزهای من سخت شده...

به لیست عادت‌های سلامتی (آب خوردن، خواب کافی، ورزش، ویتامین و مراقبت از سینوزیت) که می‌پردازم، می‌بینم کار از اون طرف لیست افتاده بیرون و حداکثر روزی دو ساعت نصیبش شده و نگرانی و دلشوره خفه‌ام می‌کند و می‌روم پیش مشاور :-|

روی انجام کار که متمرکز میشم، حس می‌کنم معده درد قدیمی هر روز بهم سلام می‌کنه، دست‌ها و گردنم تیر می‌کشه و تیغه دماغم بوی پاییز می‌دهد :-|

از آن طرف لیلی هست با همه کارهایی که می‌خواهم برایش انجام دهم، کارگاه‌های مادر و کودک، گردش در پارک/خانه بازی با همسالان، دورهمی خانگی با همسالان، پارک دوتایی، موسیقی، آب بازی، ...

به نظرتون در موقع فشار اول از همه، کدوم یکی از موارد بالا رو حذف می‌کنم؟


بله، درست حدس زدین، مورد اول :-| در نتیجه الان یه پریسای از نظر روحی stable و از نظر جسمی داغون هستم که به علت خوردن غذای بیرون مسموم شده و دو ساعت بالا آورده، دوباره آب به اندازه کافی نمی‌خوره و دست و گردنش خشک شده، سینوزیت؟ سلام گرمی می‌رسونده بهتون :-/

۱۰
۳۱ شهریور ۱۳:۱۳ خانومی ...
عزیزم :((
بیا لیلی رو بزار پیش من 😃 هم من لیلی دار میشیم هم تو به کارهات میرسی ^_^

خانومی مهربون منی تو :*

۱۶ شهریور ۰۸:۱۴ ام اسی خوشبخت
وقتی میخوام زیادی از خودم برای اطرافیان مایه بزارم, در حد صدمه زدن به سلامتیم, به خودم گوشزد میکنم, برای مراقبت از اطرافیان اول باید جسم و روحی سالم داشته باشی, در غیر اینصورت نه تنها نمیتونی کمکی بهشون بکنی, بلکه اونها مجبور میشن از تو مراقبت کنن, پس مراقب باش :)

میگم به خودم ها، ولی انجام نمیدم :(

منم چن وقته دارم رو اون بخش اول کار میکنم ولی سخته واقعا سخت

کاین درد مشترک،‌هرگز جدا جدا،‌درمان نمیشود

۱۳ شهریور ۰۵:۴۲ پری از شیراز
سلام عزیزم.درک میکنم واقعا سخته ایجاد تعادل در زندگی ولی سعی کن اولویت بندی کنی ارزشهاتو و بر اساس اولویتهات عمل کنی.

در این باره پرسیدم ازش پری جان این بار، حتی به هم تاکید کرد که اولویت ها در چرخه زندگی چطوریه، و ... ولی مهم اینه که موقع عمل باز هم برمیگردم سر خونه اول

۱۲ شهریور ۲۰:۴۲ بهارنارنج :)
پریسا میدونی نصف این دردا از دونستنه!از سواده.وحساسیتی که میاره ،جدی میگم،همسایه ما همه دارو هارو میشناسه با همه عوارضشون وهمیشه مریضه و از عوارض دارو ها رنج میبره

چقدر این حرفت به دلم نشست عزیزم :*

۱۲ شهریور ۲۰:۴۱ گندم بانو
آقا صابر رو به همکاری فرا بخوان :)

کمک می کنه خیلی ولی کافی نیست :(

۱۲ شهریور ۲۰:۲۲ خانومی ...
فکر کنم بعضی وقتا باید لیلی رو بسپاری به کسی و حداقل برای خودت استراحت کنی ! مامان ها اول از رسیدگی به خودشون و استراحت شون میگذرن تا برنامه شون جا شه توی یه روز ...

وقتی لیلی را می سپرم به مامان بزرگش (پنج شنبه ها) فقط برای اینه که برگردم و دوباره کار کنم :-| دارم از وسط نصف میشم کم کم

۱۲ شهریور ۲۰:۱۴ ملکه بانو
خوب شاید باید کارت رو سبک تر کنی برای چند ماه تا لیلیت بزرگ تر شه و نیازش بهت کمتر.

این هم یکی از راهکارهایی هست که بهش خیلی فکر می کنم ولی نمی تونم خودم رو راضی کنم :-( امکان از کمال گرایی، میخواهم این دفعه در این باره جدی تر با مشاورم صحبت کنم... چه کنم که کار نکنم ولی حالم خوب باشه :-|

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
مادر شوهر
روغن کلزا
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
شهاب الدین*
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان