صبح قصد داشتم لیلی رو ببرم خانه بازی با دوستهایش بازی کند، تبش کاملاً قطع شده بود، روز چهارم از آغاز تب (روز اول از ۳۸.۵-۳۹.۵، روز دوم از ۳۷.۵-۳۸.۵ و روز سوم ۳۶.۵-۳۷.۵ که عملاً دمای طبیعی است)
در تاریک روشن صبح که نگاهش کردم دیدم صورتش پر از دونه های قرمز زیر پوستی پراکنده شده... نه این که به رزوئلا شک داشتم تعجب نکردم و سریع لباس پوشاندم و بردم دکتر که تایید کرد :-|
خواستم بگم عشقی که مادر به کودکش داره خیلی غریبه، نگاه میکنی که تن نازک دوست داشتنیاش پر از دون دون شده و تو با همه وسواسی که به سلامتیات داری حاضری همه دونهها و بیشتر روی تن تو باشد ولی او خوب شود :-)