بازسازی

چند وقت هست که درگیر پیدا کردن خانه برای اجاره هستیم، آن سوی آب‌ها :)

جدای قیمت و امکانات و خانه مبله و ... نکته‌ای که خیلی برای من جالب هست، سال ساخت خانه‌هاست، مثلا در آگهی زده سال ساخت ۱۹۰۱ یا ۱۹۵۰ یا همین حدود :-| 

یعنی با عکس‌های داخل خانه هم که بسنجیم انگار که طرف فقط اسکلت خانه را نگه داشته و بعد همه چی رو کوبیده و از نو ساخته :-) فقط جالبه برام که ۱۹۰۱ هم آپارتمان داشتن مثلا ۶۰ متر :-/ یا شاید اسکلت رو نگه داشتن و داخلش رو تفکیک کردن؟ نمی‌دونم، از رو عکس هیچی نمیشه گفت...

۱۰
عععععع 1901 :| 
یه قرررررن داستان تو خودش داره *__* 

:))) آره

۲۹ دی ۱۴:۳۲ محمود بنائی
خب رفته رفته با گذر زمان کیفیت مصالح ساخت افت پیدا کرده و همینطور معماری به نظرم. ما یک هتل داریم واسه چهل سال پیش که کیفیتش به مراتب از هتل های جدید بیشتره و اما یک هتل دیگه داریم متعلق به شصت سال قبل که از نظر معماری در بعضی قسمتها بهتر ساخته شده. در هرصورت موفق باشید. 

کاملا موافقم :) مخصوصا در مورد معماری

۲۹ دی ۱۴:۲۲ قاسم صفایی نژاد
اتفاقا دیشب شبکه ۲ داشت راجع به سبک معماری صحبت می‌کرد. پاریس رو نشون داد. یه ویدئوی خیلی جالب بود که مثلا خیابون ۶۰ سال قبل رو سیاه و سفید نشون میداد، بعد رنگی میشد و خیابون فعلی بود. تقریبا بناها و خیابون‌های اصلی تکون نخورده بود. 

چه جالب :) فکر کنم هلند هم همین طوره

۲۹ دی ۰۰:۱۲ جناب منزوی
بسلامتی ان شاءالله :)
بیان رو که ول نمی کنید؟

به نظرم سوژه های نوشتن ام بیشتر میشه خیلی :)

۲۸ دی ۲۲:۰۰ چوگویک ...
۱۹۰۰ قدمتش از ننه بزرگ ننه بزرگ منم بیشتره :))))
اگه ایران بود تهش میشد یه اثر باستانی که بهشم نمیرسن :/

اینجا که همه خانه ها از سی سال به بعد رو می کوبند هی رویش می سازند :-|

۲۸ دی ۰۸:۱۵ ماهی ^.^
منم عاشق خونه هایی ام که سرسبزن ،توشون زندگی حس میشه ...از محیط ها اپارتمانی فوقالعاده بدم میاد ،خونه اون خونه ای که صبح وقتی پنجره رو باز میکنی سرسبزی ببینی و یه عالم عشق نه دسته دسته اپارتمان ....

خونه های 1901 مثل خونه هایی که تو غرور و تعصب هست شاید :)

خونه داریم برای ۱۹۰۱ که آپارتمان است بیا و ببین :)

۲۸ دی ۰۷:۰۸ خانومی ...
منم تصورم مثل ام اسی هست :))
یه خونه بزرگ با دیوا های سنگی ، حیاط و کلی درخت ..
توقع نداشتم اونا هم توی خونه ۶۰ متری زندگی کنن ...

این متراژ پایین خونه برای خودم هم جالبه خانومی

۲۸ دی ۰۳:۲۹ یگانه
خونه ی ما هم قدیمیه. مال 1900 اینا. اوایل همش میترسیدم نکنه روح سرگردان داشته باشه، ولی الان خیلی دوسش دارم. گاهی چشامو میبندم تصور میکنم که صاحبای قبلی خونه چجوری بودن، مثلا یه پیرزن تنها که همش رو صندلی ننویی جلو پنجره مینشست بیرونو تماشا میکرد و رادیو گوش میکرد، یا پسر بچه ای که سال 1936 6 سالش بود و با خوشحالی از پله ها میدویید پایین که صبحونشو بخوره بره پی بازیش. شایدم من زیاد فیلم دیدم :) ولی حتی ایرانم بودم خونه قدیمیا حس امنیت و ارامش بیشتری بهم میدادن. اینجام همینه. نگران قدیمی بودنشون نباش، مشکل فنی و لوله کشی و برق و ... ندارن.

یه خونه ای رو از نزدیک رفته بود بازدید صابر و می گفت یه بویی می داده :-| بهش میگم بوی نم بود؟ میگه نه بوی چوب! میگم خب بوی چوب که نباید زیاد بد باشه، میگه آره ولی یه طوری بود :-|


 نه این که سواحل هلند ۱ تا ۷ متر زیر سطح دریا هستن، به نظرم یه صبح بیدار میشیم و می بینیم رفتیم زیر آب :)))))))

۲۸ دی ۰۱:۵۵ جولیک ‌‌‌‌‌
منم همین که ام اسی خوشبخت گفت!

:دی الان که صابر اونجاست و از نزدیک میره بازدید کلی نکته باریک تر ز مو آنجاست...

۲۷ دی ۲۱:۵۴ ام اسی خوشبخت
تصورم از خانه 1901 یک قلعه است با کلی خدمه و پرنسس!

خودم هم :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
روغن کلزا
مادر شوهر
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
یک عالمه یک*
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان