یازدهِ یازده باید من رو یاد ۱۱/۱۱/۱۱ بیاندازد که سالگرد ازدواجمان هست، ولی امروز تولد چهارسالگی مهلای جان بود و من خیلی غیرمنتظره یه ایمیل از گذشتهام دریافت کردم، ۳۱ ژانویه ۲۰۱۱ که گویا خیلی حالم بد بوده، دو تا از همکارهای آن زمانم اخراج شده بودند، هم اتاقیام قرار بود تا آخر سال بره مالزی و مسئولیت کارهای ناتمامش رو هل بده سمتم و ته ایمیل نوشته بودم کاش وقتی در آینده این ایمیل رو میخونم روز بهتری باشه...
و امروز واقعاً روز بهتری بود، من هفت سال هست که ازدواج کردم، حالا یک لیلی خوشمزه دارم، عمهی یک مهلای شیرین هستم که چهار ساله شده، دیگر کار حضوری نمیکنم که مدتها آرزویش را داشتم، یک خانواده مهربان و حامی دارم، یک عالمه دوست عزیزتر از جان و تجربههای متفاوت، در انتظار تجربه یک دنیای متفاوت در یک کشور متفاوت در سال آینده...
خدا رو شکر :-) امروز باید ایمیلی برای آیندهام بفرستم :))))