مبحث شناخت احساسات در "ارتباط بدون خشونت*" میگه شما باید احساساتتون رو نامگذاری کنید تا هم دسترسیتون بهش راحتتر بشه، هم نیاز پشتش برای خودتون آشکارتر. غزال نصیری در دوره "من فرزند خودم هستم" دو تا احساسی رو نام برد که خودش براشون اسم گذاشته بود:
احساس کفگیر یا نارنجی:
دیدین یه موقعی نگاه میکنید از دور داره یه نفری میاد، بعد شما حس میکنید که باید از یه طرف دیگه بروید و باهاش رو در رو نشین؟ یا مثلاً فرض کنیم که دست دادن با نامحرم جزو ممنوعات شما محسوب نمیشه، حالا این وسط شده تا حالا با یه نفری نخواهید دست بدهید؟ این همون حس نارنجی یا کفگیر هست که اگه خوب به کودک آموزش داده بشه میتونه جلوی خیلی از موارد بعدی رو بگیره...
احساس خیانت:
شده تا حالا یکی براتون پیامی بفرسته که هیچی تویش نیست، حتی شاید مورد کاری باشه، ولی دلتان نخواهد همسرتان ببیند؟ و زود پاکش کنید یا ... اسمش رو گذاشته بود حس خیانت، نه این که واقعا موردی بوده باشه، ولی حستان انگار داره هشدار میده...
در همین راستا من دو تا حس کشف و نامگذاری کردم :دی
احساس فیکسر اعظم بودن:
وقتی فکر میکنی همه مشکلات خانوادگی، کاری، ملی و میهنی:))) رو خودت تنهایی باید حل و فصل کنی و از هیچ کس کمک نخواهی!
احساس بیشعور نباش:
وقتی یکی از نزدیکانت کاری رو انجام میده که تو خیلی از دستش حرص میخوری و میری تو فاز اینکه اون رو درست کنی و به نظرت خیلی بیشعور و بی کلاس میاد که اون کارهای رو مخ رو انجام میده و میخواهی حالیش کنی که بیاد و مثل تو باشعور و با کلاس باشه :-/
* اسم کتابی از مارشال روزنبرگ