کتاب

امروز رفتم دهکده کتاب بازی و اندیشه، شهرک غرب، دادمان، یکی از بهترین کتابفروشی‌های کودک و نوجوان که اخیراً دیدم، و درباره کتاب‌هایی که می‌خواستم برای لیلی بخرم با آقای شکوری صاحب امتیاز انتشارات بازی و اندیشه صحبت کردم و راهنمایی کردند. خواستم بگم هر کسی این آدم رو از نزدیک ببینه عمیقا متوجه میشه که چقدر بی دریغ عاشق کارش هست :)

می‌دونستید یکی از آرزوهای بچگی‌های من این بود که یه کتابفروشی داشته باشم؟

۱۷

سلام

من همچنان بوی لوازم تحریر میاد دوست دارم برگردم به بچگی هام :)

خیلیم دوست دارم :)

 

:*

۳۰ خرداد ۱۶:۴۹ محمود بنائی
من حتی تا چند وقت پیش هم آرزوم بود اما از وقتی اوضاع چاپ و انتشاراتی ها انقدر به هم ریخته... هوووم خب هنوز هم دوست دارم یک کتابفروشی و لوازم التحریری داشته باشم. 
Welcome back to iran

فکر کنم در بین وبلاگ نویس ها انگار عشق کتابفروشی و لوازم التحریر فروشی خیلی مشترکه

خیلی وقته کتاب نخوندم
۲۹ خرداد ۰۹:۱۸ ملکه بانو
قبلا نزدیک خونه ما بودن. از وقتی رفتند یک خلأ بزرگ در محلمون حس می‌کنم
یکی از آرزوهای ما نیز

چه حیف که رفتن پس

۲۹ خرداد ۰۶:۳۴ بانوی عاشق
سلام گلم
منم کتابخونه خیلی دوست دارم
ولی عاشق شغل لوازم تحریر هستم
دوستدارم ی روز صاحب مغازه باشم و مغازه  م پز باشه از لوازمای رنگی رنگی


آرزو بر 31 ساله ها هم عیبن نیست، هست؟

سلام جونم


لوازم التحریری هم عالیه، اونم دوست دارم :)

خیلی خوبن یه خانم خیلی مهربونم هستن اونجا کلی هم برنامه ها و کلاس واسه بچه ها برگزار می کنن منم هر دفعه تهران می رم دوست دارم یه سر اونجا بزنم 

تجربه خیلی خوبی بود :)

۲۸ خرداد ۱۵:۲۴ صخره نورد
همیشه حسم به صاحبان کتاب فروشی این بوده که خیلی انسان های عمیق و آرومی هستن. میدونم در واقعیت اینجوری نیست اما وقتی ویترین کتابفروشی ها رو نگاه میکنم حسم اینه.

بعضی‌هاشون واقعا این طورن:)

من الانم آرزو دارم یه کتابفروشی بزرگ و زیبا  داشته باشم :)
ولی هیچوقت سرمایه ی انجام این کار رو نداشتم :|:)


سلام 
رسیدنتون بخیر
راستی نمایشگاه اسباب بازی و ...هم ، همین الان(  تو خیابان فاطمی تهران دایره، نرسیده به هتل لاله تهران و فکر کنم کنار هئیت شطرنج باشه ) قشنگه به نظرم لیلی رو ببرین :)
هم فاله هم تماشا :)
من  چند سال پیش رفتم کلی آهنگ شاد و نمایش برای بچه ها اجرا میکردند :)

لوازم التحریر فروشی هم خوبه :*:) تو هم دوست داری؟

منم از بچگی آرزوم بود همه کتابای دنیا رو بخونم. یه کتابخونه مدل کتابخونه های هری پاتری، چوبی و تا سقف کتاب هم داشته باشم.
یه کتابفروشی تو ایرلند (فک کنم) هست که میتونی بری و از یه روز تا یه هفته کتاب فروش بودن رو تجربه کنی. جای خواب هم داره تو خود مغازه. خیلی ایده خوبیه ولی چند سال پیش که من چک کردم تا چهار پنج سال بعدش رزرو بود!
+همین الان یکی از اقوام زنگ زده میگه محله شما کتابفروشیش کجاس؟ گفتم اینجا؟ کتاب فروشی؟ شیب؟!

کتابخانه چوبی تا سقف کتاب❤❤❤❤

رسیدن بخیرررر عزیزم😍😍

😘😘😘😘

۲۸ خرداد ۰۶:۳۵ 💕 پسر خوب 💕
الانم دیر نیست
میتونی یه سرمایه جور کنی و بزنی

اوهوم

۲۸ خرداد ۰۶:۳۳ دچارِ فیش‌نگار
کتابفروشی نداری الان؟

در حد یه کتابفروشی کتاب دارم ولی :)

برگشتید؟

الان که دارم جواب میدم آره برگشتیم :) ولی ۲۸ خرداد هنوز ایران بودیم :)

۲۸ خرداد ۰۵:۵۴ مـارﮮ :)
واقعا آرزوی منم اینه یه کتابفروشی داشته باشم یا مسئول کتابخونه بشم
هر روز تو سکوت با کتاب ها تنها بمونم و وقتمو بگذرونم
دوران دانشجوییم هروقت حالم بد بود میرفتم تو مخزن کتاب ها فقط با دست زدن و نگاه کردن بهشون حال بدم خوب میشد

چه آرزوی خوبی :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
روغن کلزا
مادر شوهر
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
یک عالمه یک*
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان