ای شادی
ای آزادی
ای شادیِ آزادی
روزی که تو باز آیی، با این دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد؟
ه.ا. سایه
پ.ن. کاش تاریخ تکرار نشود... جمعه سه مهر ۸۸
ای شادی
ای آزادی
ای شادیِ آزادی
روزی که تو باز آیی، با این دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد؟
ه.ا. سایه
پ.ن. کاش تاریخ تکرار نشود... جمعه سه مهر ۸۸
هنوز هم تو میدون انقلاب راننده تاکسی ها بدون ترس فریاد میزنن آزادی آزادی
و این تنها حق مسلم ماست:(
:(
کتاب گران نیست. هیچ دولتی هم نمیتونه ممنوع کنه مطالعه کردن را. کسی در ایران هست که نتونه سالی ۵ کتاب بخره؟ کسی در ایران هست که نتونه وقت آزاد ایجادکنه برای مطالعه ۵ کتاب؟ این مطالعه هم به نفع خودش و هم به نفع کشور هست. چرا انجام نمی دهد؟
بنابراین اکثریت جامعه آزادی را مردم نمیخواهند. فقط در دهان شعار می دهند.منفعل هستند و دنبال لقمه ی آماده هستند. کشور مثل یک کتری هست که دمای اکثرمولکولهای آن ۲۰درجه است و دمای اندکی ۵۰درجه است و دمای تعادل آن ۲۲درجه است. ما به دمای کتری که دولت هست معترضیم که چرا ۲۲ درجه است. درحالی که دمای داخل کتری را به خودش گرفته است.
تولیدمثل نکردن که از دستشون برمیاد. چرا وقتی میدونن بچه هاشون آینده ندارند تولیدمثل کرده اند؟
یک فیلسوفی گفته بود تولید مثل جنایت است:)
مهمترین مشکل عدم توانایی در تشخیص دروغ است. که با مطالعه کردن و فکرکردن بدست میاد. کسی که نمی تواند دروغ را تشخیص بدهد لیاقت شنیدن حقیقت ندارد.
دوباره تاکیدمیکنم دمای متوسط جامعه ی ما مساوی دمای حکومت مان است. تنها راه داشتن حکومتی بهتر باشعور کردن شعورمتوسط جامعه با حرکت هایی مشابه وبلاگ آقای شعبانعلی است.
پاک یادم رفته بود وبلاگم را در لیست آقای شعبانعلی وارد کردم :(
شاید باورپذیر نباشد. ولی ما این چند روز به بلاگفا هم دسترسی نداشتیم و نداریم. هنوز هشتگ دنیای قشنگ مسخره.
دنیای قشنگ مسخره :(
تاریخ مدام تکرار می شود ...
انگار آدمی در یک دایره در حال چرخیدن است ، بی شباهت به همسترهایی نیستیم که در یک چرخ میچرخند با توهم رو به جلو رفتن و دویدن ...
مدام در حال تلاش هستیم و اما باز به همان نقطه ی اول میرسیم
این روزها اغلبمون حال خوبی نداریم
این تلخی بی پایان :(
یک تکه ای از کتاب گچ پژ میگه:
"خریت که ارثی نیس به لیاقته"
جسارتا مردمی که تاریخ نمیخونند و از تاریخ عبرت نمیگیرند حقشون تکرار مکرراته، و چه تکرار بدی
"زندگانی شعله می خواهد"
تلخ :(