من همیشه دوچرخهسواری جزو خاطرههای نابم بود، ناب، پر از شادی و تفریح. این مطلب قرار است درباره تفاوت آنچه گمان میکنیم و آنچه هست، باشد. پس مینویسم که این مراحل یادم بماند و برای هر کدام از خودم تقدیر کنم :) مراحل دوچرخهسواری به عنوان وسیله نقلیه و نه یک ابزار تفریحی:
۱- حفظ تعادل اولیه (همان چیزی که معروف هست به بلد بودن دوچرخهسواری)
۲- حفظ تعادل ثانویه :دی (حرکت روی شیب سی درجه، سنگفرش، خاکی، ساندویچ، دست انداز، از لبهی چهار سانتی بالا به پایین و برعکس)
۳- مهارت دور زدن به طرفین یا دوربرگردان (با یک دست روی فرمان، در حالیکه دست دوم به عنوان راهنما مسیر را به پشت سریها نشان میدهد)
۴- مهارت توقف و شروع دوباره پی در پی بدون اعوجاج در زمین اکثراً لغزنده پس از باران (پشت چراغ قرمز، قبل ورود به مسیر اصلی، ...)
۵- مهارت دوچرخه سواری شهری و آشنایی با علائم راهنمایی رانندگی (کنترل هیجانی کنار خیل دوچرخه سواران و موتور سواران، کنار ماشینها و اتوبوسها...)
۶- آمادگی جسمانی برای پا زدن به مدت حداقل ده تا پانزده دقیقه مداوم برای رسیدن به مقصد، در آب و هوای سرد مرطوب و سرعت باد ۴۰ کیلومتر در ساعت.
۷- تکرار همه مراحل فوق با یک بچه ۱۵ کیلویی در صندلی کودک عقب (میتوانید اول با وزنه امتحان کنید) :-)
پ.ن. تقریبا اواسط خوان دوم هستم، با نوک زدن به خوانهای سوم، چهارم، پنجم و هفتم :)