در شرف این هستیم که قرنطینه برای سه هفته دیگر تمدید شود، یکی از دوستانم که کودکی سه سال و یک ماهه دارد میگفت: "یادم رفته میخواستم دخترم برود مهدکودک که چه کار کنم، قرار بود چه کار کنم که الان نمیکنم؟"
من، اما ماندهام میان کولهباری از برنامهریزی که قرار بود با صبحهای لیلی در پلیگروپ تیک بخورد، نه شبها، بعد ساعت ده :-| حقیقتا مغزم شاکی است که "یا خودت کرکره رو بکش پایین، یا برای یه جایی رندم سیگنال درد میفرستم که مجبور بشی بری بخوابی!"