باریک تاریک

می‌دونید زندگی چطوریه؟ انگار همیشه روی یک لبه باریک راه می‌روی، لبه باریک تصمیم‌هایی که هر طرف باشی کلاً یه دنیای دیگه‌ است: ازدواج بکنم یا نه، اگه ازدواج کردم بچه‌دار بشم یا نه، اگه بچه‌دار شدم کار بکنم یا نه، اگه بچه داشتم و کار هم می‌کردم بمونم ایران یا نه، اگه از ایران رفتم، ...

حالا شما برگرد از اول سر هر کدام از انتخاب‌ها یه راه دیگه رو برو :-)

۱۴
۰۵ بهمن ۱۶:۲۶ واران ..

هعی دقیقا همین ':((

 

 

سلام 

سلام جانم :*

۰۵ بهمن ۰۸:۳۸ آقاگل ‌‌

یاد فیلم MR. NO BODY افتادم. از لحاظ مضمونی همین بود. اینکه انتخاب‌ها، حتا کوچکترینشون می‌تونن تمام آینده ما رو تحت تاثیر قرار بدن. و خب همینه که زندگی رو و تصمیم‌گیری‌های ما رو سخت و سخت‌تر می‌کنه.

حتما میذارم تو لیست دیدن :)

۰۵ بهمن ۰۸:۱۳ 💕 پسر خوب 💕

داستان خنده های همون موتور سه چرخدار و جنگ و دعواهای اون بنز سوار داستان سناریوی خوشبختی ست...

تو با بی پولی هم میتونی بخندی و شاد باشی و با پولداری هم میتونی احساس پوچی کنی

نه اون پول برای توئه و نه اون بی پولی تقصیر توئه، اونم تو این دوروزمونه که هر چی میدوی نمیرسی، احساس اینکه به این دنیا اومدی تا لذتشو ببری و بخندی و حال کنی و بدونی که چند صباحی بیشتر نیستی میتونی بهترین لحظات و سناریویی بسازی که خودتم تا حالا ندیده باشی...

چشماتو ببند و به این فکر کن که قراره امروزو فقط شاد باشی و لذت ببری... به این فکر کن که نباید امروز رو از دست بدی، به این فکر کن که حتی نباید بخوابی، چون میتونی لحظات بیشتری رو تو این دنیا و این روز بمونی و لذت ببری

موافقم :)

یاد کتاب "یگانه" ریچارد باخ افتادم :)

ولی نکته دلگرم کننده به گمونم اینه که قرار نیست بین دو راهی ها یا چند راهی های تصمیم ها فقط یه راه درست باشه. هرکدوم از اون راه ها که انتخاب کنی میتونن تورو به یه مقصد خوب و متفاوت برسونن .

درسته من هم ایمان دارم که فقط مسیر متفاوت میشه، راه درست و غلط نداریم، هزار راه هست برای رسیدن به خدا

۰۴ بهمن ۱۴:۰۱ هیـ ‌‌‌ـچ

این بود زندگی؟ :)

ای دل غافل :)

۰۴ بهمن ۰۸:۱۰ 💕 پسر خوب 💕

سناریوی زندگی مهم هست ولی نه به اندازه سناریوی خوشبختی...

سناریوی زندگی همین سخن زیبای شماست و سناریوی خوشبختی رمز و راز دل شاد بود و احساس و عواطف و شکر کردن و رضایت از زندگیست

سناریوی خوشبختی رو چه قشنگ گفتی :)‌ رضایت

متن هاتون رو که میخونم، حس میکنم نسبت به تصمیم‌هایی که گرفتین اطمینان خاطر ندارین و فکر می‌کنید میشد یه جور دیگه تصمیم گرفت. به نظرم گران نباشید. الان فضای عدم قطعیت تو دنیا بالاست. باید از مسیر لذت ببریم. 

نه این طور نیست :)‌ من اگه هزار بار دیگه هم برگردم همون انتخابم هست، برای خیلی هایش جنگیدم و در کل علیرغم هزینه‌هایش، دستاوردهایش برایم ملموس و دوست داشتنیه، حداقل در این مواردی که اینجا لیست کردم، ازدواج، بچه،‌ کار،‌ مهاجرت،‌ حداقل با دانش و داشته های الانم :)

۰۳ بهمن ۱۲:۳۳ هلن پراسپرو

شبیه بازیهاییه که هر انتخاب به یه سناریوی دیگه میرسه... و اگه درست انتخاب نکنی گیم اور میشی.

فقط مشکل اینه که ری استارت نداریم :):

چه مثال قشنگی زدی هلن :)

۰۳ بهمن ۱۱:۴۹ صخره نورد

یه بار آقاگل یه فیلم معرفی کرد به اسم Mr Nobody که دقیقا همینه، همه مسیرهای ممکن زندگی یه نفره، خیلی عالی بود.

وقتی به این موضوع فکر میکنم دیگه به خودم زیاد سخت نمیگیرم چون به هر حال هر کدوم رو انتخاب کنم نمیدونم اگه اون یکی رو انتخاب کرده بودم نتیجه چی میشد. مورد موفق و‌ناموفق هر مسیری رو‌ تو زندگی اطرافیان میبینیم، پس معلوم نیست اگه ما انتخاب میکردیم چی میشد.

چه دوست دارم اون فیلم رو ببینم،‌ یه مدل ایرانی اش رو دیدم ولی اون هم اسمش رو یادم نمیاد

۰۳ بهمن ۱۰:۴۳ فیلو سوفیا

نکته جالب ماجرا اینه که توی همی سناریو‌ها بازیگر اصلی خودمون هستیم...حس میکنم حال درونمون خیلی متفاوت نباشه تو سناریوهای مختلف چون باز عنان داستان دست خودمونه بیشتر.

این که بدونی پشت انتخاب همیشه خودتی سهم مهمی در بازی کردن نقش فاعلی داره،‌ این که دچار حس بیچارگی نشی :)

۰۳ بهمن ۰۹:۴۶ نسرین ⠀

یه جای باریکی هست که منتهی می‌شه به اینکه ساکن ایران هستی یا نه، در صورتی که اون تیک در ایران بودن رو بزنی، فرقی نداره خیلی که کدوم یکی رو انتخاب کنی، در هر حالت به فنا می‌ری تهش.

عزیزم نسرین :(

۰۲ بهمن ۲۳:۴۶ زهراسادات حسینى تبار

بیا اسمشو نزاریم تاریک :-)

نظرها متفاوتن دیگه، از نظر من تاریک تاریکه

رابزت کیو ساکی یه جمله خیلی معروف و خوبی داره که میگه اساسا آدمی آفریده شده که فقط انتخاب کنه که فقط تصمیم بگیره چون تمام زندگی ما بر اساس تصمیمات ریز و درشتیه که میگیریم و در مسیرش پیش میریم و هر تصمیمی مسیر جدای خودشو داره و نتایج متفاوت و گوناگونی.

اوهوم، هزار توی انتخاب‌ها در هر لحظه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
در جستجوی درون و برون...
موضوعات
سروستاه نامه، سنتور (۲۷)
خوشنویسی، تذهیب (۱۷)
کار، iOS، اندروید (۳۷)
زندگی بهتر (۸۴)
یاد ایام (۲۸)
مهلا (۲۳)
صابرانه (۴۵)
از این روزها (۱۶۷)
یک سال بدون... (۱۲)
خانه دوست کجاست؟ (۲۶)
آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹)
نی‌نی گولو، لیلی (۱۰۱)
کتابخوانی (۶)
مشاوره (۸)
آن سوی آب‌ها (۸۷)
داستان (۲)
چالش وبلاگی (۱)
آخرین نوشته ها
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده
سیاه و سفید
تنظیم روی فرکانس دیگر
هر نه ماه هم تکرار کنیم!
بیخودی
اعلام حیات :)
کرونا تست
مدرسه
کرونا در یک قدمی
محبوب ترین نوشته ها
لیلی، نام دیگر عشق است...
گاهی بیرون رو نگاه کن
کوچولو بیا*
سهیم شدن
امن‌سازی
یازده ضربدر سه
بسی عشق بودی در این چهار سال
مادرانگی :)
بدو گفتم که مشکی یا عبیری...
سوگواری
پربیننده ترین نوشته ها
لالایی لیلی :)
شفایافتگان
هَکَلچه :-)
مهاجرت
"هل اتی" کجا رفت؟
پسر یا دختر! مسئله این است...
مادر شوهر
روغن کلزا
بی کلید در* :-)
لیلی، مثلِ پری
نوشته های پر بحث تر
هَکَلچه :-)
کوچولو بیا*
لیلی، مثلِ پری
خب تا آخرش رو بگو :-|
لیلی، نام دیگر عشق است...
پسر یا دختر! مسئله این است...
دوبله وسط :-)
بی کلید در* :-)
آشپز که دو تا شد...
سه و چهار :-)
تاریخچه نوشته ها
بهمن ۱۴۰۰ ( ۳ )
دی ۱۴۰۰ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۳ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۶ )
مهر ۱۴۰۰ ( ۸ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۸ )
مرداد ۱۴۰۰ ( ۷ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۹ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۹ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۹ )
دی ۱۳۹۹ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۸ )
دی ۱۳۹۸ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۱۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۸ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۹ )
دی ۱۳۹۷ ( ۸ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۸ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
دی ۱۳۹۶ ( ۷ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۹ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۷ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۸ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۹ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۹ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۹ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۸ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۹ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۹ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۳ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۳ ( ۸ )
شهریور ۱۳۹۳ ( ۹ )
مرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
تیر ۱۳۹۳ ( ۹ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۹ )
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
پیوند ها
گروه نرم افزاری پرکا
دامن گلدار اسپی
تیرمن
جولیک
نارخاتون
یک آشنا
آقاگل ملت
ذهن زیبای یلدا
faella
توکا
وقتی فاطمه روز به روز بزرگتر می‌شود
یک مترسک
وایسیـ ورسا
می‌خواهم فاطمه باشم
غرور شکسته
فیلوسوفیا
پرتقال دیوانه
حریری به رنگ آبان
در دیار نیلگون خواب
دکتر میم
خانومی جانم
روزنوشت های میم صاد
پنجره می‌چکد
ریشه در باد
حنا
صخره‌نورد
لافکادیو
هیچ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان