گفت: میدونی وقتی بزرگ شدم میخوام پلیس بشم، البته دکتر هم بشم.
گفتم: دکتر پلیسها مثلا؟
گفت: آره، خیلی خوبه، پلیس باشم ولی دکتر هم باشم و آتشفشان.
گفتم: یه پلیس آتشنشان که دکتر هم هست؟
گفت: آره، آره، ولی بیشتر از همه دلم میخواد سگ بشم :)
با چشمهای گرد شده نگاهش کردم، خندید و گفت: آره خودم میدونم که نمیشه آدم، سگ بشه، یکی از بچهها تو کلاس گفت میخواد وقتی بزرگ بشه، میمون بشه، Juf Bertha* گفت جالبه ولی نمیشه :)
* بخونید یوف برتا، به خانم معلمهاشون میگن یوف juf :)