با توجه به اینکه در این چند روز شاید به مثلث های زندگیتون فکر کرده باشید، فرمولی که برای شکست این حلقه یاد گرفتم رو براتون میگم.
نام سه گوشه مثلث را یکبار مرور کنیم: ناجی، قربانی، آزارگر
ممکن هست از گوشه ناجی یا قربانی وارد مثلث شده باشید یا موقع آزارگری مچ خودتون را گرفته باشید، ولی به جای این سه گوشه، میخواهیم سه تا نقش دیگه جایگزین شوند: مربی، خلاق، پرسشگر
ناجی ----> مربی
فرق بارز مربی با ناجی اینه که به جای مخاطب هیچ کاری انجام نمیده، مثلاً یه مربی فوتبال میره جای بازیکن تو زمین گل بزنه؟ هرگز! فقط یادش میده که چی کار بکنه. پس انجام ندهید، آموزش بدهید، راهکار بدهید، ولی دست به کار نزنید. البته در نظر داشته باشید که ناجی ناخودآگاه عمل میکنه و یه غر پنهان درونش داره، یعنی همکار محترم طبق معمول انجام task رو پشت گوش انداخته و تو کاسه صبرت لبریز شده و داری کار رو به جایش انجام میدی ولی درونت "من خوب هستم، تو خوب نیستی*" داری! و این همان نکتهای است که از شمای ناجی بالفعل، یک آزارگر بالقوه میسازه! پس اگر در وضعیت آخر به سر میبرید و به قولی فی سبیل الله کار میکنید و حالتان هم خیلی خوبه، شاید اصلاً مثلث برای شما شکل نگرفته...
قربانی ----> خلاق
حالا پیش آمد و در مرحله ناجی مچ خودتون رو نگرفتید و با سر افتادین تو چاه ویل قربانی... غرهای پنهان، کم کم از زیر خاک اومده بیرون و احساس قربانی بودن داره شما رو خفه میکنه، چاره چیه؟ غر نزنید، خلاق باشید! من این خلاق بودن خوب برایم جا نیافتاد و دوباره از خانم دکتر پرسیدم، بهم گفت که راهکار خودش اینه که به جای کاری که برای طرف انجام داده، ازش بخواد که یه کار دیگهای انجام بده و این در ترمیم حس قربانی بودن تاثیر بسزایی داره. مثلاً اگه به جای همسر محترم ظرفها رو شستید، ازش بخواهید که اون لباسها رو اتو بزنه، نه این که همه کارها رو خودتون انجام بدهید و منفجر بشید!
آزارگر ----> پرسشگر
به جای آزارگری میتوان سوال پرسید، مثلاً اگر طرف شش ماه هست که پول شما رو پس نداده، به جای بی محلی، پرخاشگری یا هر کار آزاردهندهای، بالغانه سئوال بپرسید که چرا؟ چرا نداده؟ چطوری میتونه بده و کی؟ در چه بازهای بهش یادآوری کنید امکان پاسخگویی بیشتر خواهد شد و چه مشکلی داره در بازپرداخت که این همه عقب افتاده... و از این دست پرسشها :-)
* اگر با تحلیل رفتار متقابل آشنا نیستید، کتابهای وضعیت آخر و ماندن در وضعیت آخر را بخوانید.