کریستین یه جملهی محبوبی داره: I want to be a part of it
کی استفاده میکنه؟ وقتی باهات احساس صمیمیت داره و افتادی تو یه مصیبت بلا و خبرش نمیکنی. مثلا خبردار شدیم باید دنبال یه کار دیگه بگردیم و من رفتم دنبال تبدیل بحران به مشکل، مشکل به مسئله (تبدیل غم به کار بزرگ) و چند هفته هم را ندیدیم... مثلا پسرش میخواد اثاث کشی کنه و دو هفته هیچ خبری ازش نیست، اون وقت زنگ میزنه بهش و میگه: من هم میخوام بخشی از زندگی تو باشم، حتی تو سختی اثاث کشی، نذار وقتی تمام شد عکس خونه چیده شده برایم بفرست :)